نیروهای مسلح و اعتراضات مردمی

دبیر مجموعه: رؤیا ایزدی

حاکمان اقتدارگرا در مواجهه با قیام‌های مردمی از نیروی نظامی به‌ عنوان ابزار سرکوب استفاده می‌کنند. نظامیان در چنین مواقعی گزینه‌های مختلفی دارند: یا کنار بایستند، یا از جنبش مردمی حمایت کنند، یا کودتا کنند، و یا اطاعت امر کنند و قیام را سرکوب کنند. در این مواقع نظامیان بر اساس چه منطق و محاسباتی تصمیم می‌گیرند؟ چه عواملی ممکن است منجر به سرپیچی نیروهای نظامی از سرکوب شود؟ در چه شرایطی نظامیان ممکن است بی‌طرف در پادگان‌ها بمانند و یا حتی به مردم بپیوندند؟ مسالمت‌ یا خشونت‌آمیز بودن جنبش‌ها چه تاثیری در رفتار نظامیان دارد؟ سلسه‌مراتب درونی، انسجام و فرهنگ سازمانی و چارچوب روابط نیروهای سیاسی چه نقشی ایفا می‌کنند؟ این مبحث به پژوهش‌ها و تجربه‌های مختلف درباره‌ی واکنش نیروهای مسلح به اعتراضات گسترده‌ی مردمی می‌پردازد.

مجموعه مقالات این مبحث را در اینجا می‌توانید دریافت کنید.

 

نظامیان و قیام‌های مردمی: کی سرکوب می‌کنند، کی سکوت، و کی حمایت؟

رؤیا ایزدی

سه خطر اصلی‌ رهبران حکومت‌های اقتدارگرا و حتی بعضی از حکومت‌های دموکراتیک را تهدید می‌کنند: ارتش، نخبگان سیاسی نزدیک و خودی، ‌و توده‌ی مردم. ارتش احتمال دارد کودتا کند،‌ نخبه‌های سیاسی نزدیک به رهبران احتمال دارد علیه‌شان توطئه ‌کنند، و توده‌ی مردم احتمال دارد قیام کنند.

خروج، مقاومت، وفاداری: نظامیان و تظاهرات در رژیم‌های اقتدارگرا

هولگر آلبرشت، دوروثی اوهل

نظامیان هنگام قیام‌های مردمی سه گزینه دارند: اول، به دستور سرکوب اعتنا نکنند و در پادگان بمانند یا حتی از کشور خارج شوند. دوم، فعالانه در برابر سران حکومت بایستند، از قیام مردمی حمایت و یا حتی کودتا کنند. سوم، اطاعت امر کنند و قیام مردمی را سرکوب کنند.

بحرین، یمن و سوریه: الگوهای وفاداری و تمرد نظامیان

هولگر آلبرشت، دوروثی اوهل

بررسی شیوه‌ی مواجهه‌ی نیروهای نظامی با قیام‌های مردمی در بحرین، یمن و سوریه به‌خوبی نشان می‌دهد که ارتش‌ها واحدهایی یکپارچه نیستند. فرماندهان و زیردستان منافع بسیار متفاوتی دارند که طی قیام‌های توده‌ای تضادشان آشکار می‌شود.

یک بهار عربی و چند واکنش نظامی؛ چرا؟

ریسا بروکز

رفتار متفاوت نیروهای نظامی در مواجهه با قیام‌های بهار عربی منجر به بحث‌هایی داغ و تحلیل‌هایی متناقض میان پژوهشگران علوم‌ سیاسی شده. چرا در کشورهایی با فرهنگ مشابه و ساختار استبدادی مشترک، الگوهای متنوعی از وفاداری یا تمرد نظامیان را شاهد بودیم؟

نه سرکوب، نه شورش: نظامیانی که در پادگان‌ها ‌ماندند

دیوید پایون-برلین، دیه‌گو اسپارزا، کوین گریشام

سختی معاش، احساس همدلی بیشتر با مردم به‌جای تعهد به نظام، نارضایتی از وظایف محوله، و همچنین اختلاف میان صفوف مختلف نظامی از جمله عواملی هستند که احتمال سرپیچی نیروهای مسلح از دستور سرکوب را افزایش می‌دهند.

سرپیچی از سرکوب: معادله‌ی چندمجهولی

شارون اریکسون نِپستَد

سربازان یا فرماندهان در ذهن خود چه محاسباتی می‌کنند تا به این تصمیم برسند که بهتر است از دستور سرکوب اطاعت کنند یا سرپیچی؟ دو عامل نقش اساسی دارند: اینکه نظامیان از حکومت حاضر نفع اقتصادی و سیاسی می‌برند، و اینکه حکومت را متزلزل می‌پندارند یا پایدار.

فراخوان ارتش: ورقِ آخری که دیکتاتور رو می‌کند

آرِل کروآسان، دیوید کین، تانیا اِشِنور

وقتی دیکتاتور به «آخر بازی» می‌رسد، نقش نیروی نظامی حیاتی می‌شود. اگر دیکتاتورها نتوانند در موقعیت «آخر بازی» وفاداری نیروی نظامی را حفظ کنند، می‌بازند. آنچه در وفادار‌ماندن ارتش در این موقعیت بیش از همه مهم است، نحوه‌ی شکل‌گیری و عضوگیری نیروهای نظامی بر معیار تعلق و تعهد به نظام حاکم است

فرصت‌های گذار از خلال کشمکش‌های درون نظامیان

ترنس لی

جلب حمایت یا رضایت بخشی از نیروهای نظامی برای گذار به دموکراسی ضروری است. هیچ گذاری نیست که به‌ طور مستقیم یا غیر‌مستقیم از شکافی جدی در خود حکومت اقتدارگرا شروع نشده باشد؛ شکافی که اصولاً در امتداد کشمکش‌هایی رخ می‌دهد که میان تندروها و میانه‌روهای حکومت پیش می‌آید.