انتخابات در نظام‌های اقتدارگرا

دبیر مجموعه: امیرحسین مهدوی

تکلیف شهروندان با مشارکت سیاسی در دموکراسی‌های ریشه‌دار و استبدادهای سنتی تقریبا روشن است: در دسته‌ی اول مُقدِّرات ملی عمدتا به وسیله‌ی نهادهای نمایندگی تعیین می‌شوند و در گروه دوم هیچ امکانی برای گردش قدرت از طریق خواست عمومی وجود ندارد. اما موضوع برای شهروندان نظام‌های سیاسی ترکیبی، موسوم به نظام‌های هیبریدی، پیچیده‌تر است: نظام‌هایی اقتدارگرا که ظواهری از مردم‌سالاری را به نمایش می‌گذارند. مشارکت سیاسی در چنین ساختاری چه ویژگی‌هایی دارد؟ حاکمان اقتدارگرا با چه انگیزه‌ای به نهادهای دموکراتیک مجال حضور می‌دهند؟ با چه محاسباتی حاضر به برگزاری انتخابات می‌شوند؟ چاره‌ی نیروهای دموکراسی‌خواه در چنین نظام‌هایی چیست؟ آیا تعقیب سیاست بهبودخواهی حداقلی‌ و گام‌به‌گام در چارچوب انتخابات جواب می‌دهد؟ این مبحث به تجربه‌های جهانی و پژوهش‌های مختلف درباره‌ی شیوه‌های سیاست‌ورزی در نظام‌های اقتدارگرای انتخاباتی می‌پردازد.

مجموعه مقالات این مبحث را در اینجا می‌توانید دریافت کنید.

چرا نظام‌های اقتدارگرا جان‌سخت هستند؟

امیرحسین مهدوی

نظام‌های هیبریدی وضعیتی در میانه‌ی اقتدارگرایی و دموکراسی دارند، اما ماجرای آنها به کنار‌ هم‌ قرارگرفتن نهادهای متعارض ختم نمی‌شود؛ بافت نامتجانس این نظام‌ها باعث کارکرد متفاوت نهادها در آنها می‌شود که با آنچه در نظام‌های دموکراتیک و اقتدارگرا سراغ داریم هم‌خوانی ندارد.

نظام‌های هیبریدی: در میانه‌ی اقتدارگرایی و دموکراسی

ناتاشا لیندشتاد و اریکا فرانتس، ماتیس بوگاردس

بعضی کشورها در گذار به دموکراسی در تثبیت حکومتی دموکراتیک عاجز ماندند و برخی دیگر ظرفیت لازم برای استقرار اقتدارگرایی تمام‌عیار را نداشتند. در هر دو حالت، نظام‌های هیبریدی پدیدار شدند که در یک وضعیت خاکستری در میانه‌ی اقتدارگرایی و مردم‌سالاری به ثبات رسیدند

آیا شهروندان تحصیل‌کرده به ارتقاء دموکراسی کمک می‌کنند؟

کوین کروک و همکاران

بالارفتن سطح آموزش مردم الزاماً کمکی به پیشرفت دموکراسی و پایان‌دادن به اقتدارگرایی نمی‌کند. بسیاری از کشورها اتفاقاً با اتکاء به نیروی کار تحصیل‌کرده توسعه می‌یابند و به موفقیت‌های مختلفی دست پیدا می‌کنند، اما الزاما از شر حاکمان اقتدارگرا خلاص نمی‌شوند

انتخابات در زمانه اقتدارگرایی: پارادوکس پایدار

یوناتان مورس

اگرچه رقابت در انتخابات‌های اقتدارگرا غالبا منصفانه نیست، اما نمایشی خواندن آنها هم با واقعیت انطباق ندارد. نفس برگزاری انتخابات تاثیری تدریجی بر کیفیت ادوار آتی انتخابات دارد. رقابت منظم موجب می شود که حاکم به درجاتی از پاسخگویی میل پیدا کند

کودتای خاموش علیه دموکراسی

نانسی برمیو، دارون عجم اوغلو

زمانی کودتای نظامی اصلی‌ترین دشمن دموکراسی بود، اما امروزه دموکراسی‌ها بیش‌تر دچار زوال تدریجی می‌شوند؛ خشونت زوال شاید کم‌تر باشد، اما بحران‌های‌ برآمده از آن ساده‌تر نیستند.

امیدها و سرخوردگی‌های انتخابات در «نادموکراسی‌‌ها»

ریچارد اسنایدر

انتخابات در نظام‌های اقتدارگرا تأثیر یکسانی بر عمر نظام ندارد. انتخابات گاهی باعث تثبیت نظام استبدادی می‌شود و گاهی موجب تضعیف آن؛ گاهی زینتی است مانند سوریه و کره‌ی شمالی، و گاهی تأثیرات محسوسی دارد، مانند دوره‌هایی در ایران و مصر.

وقتی شفافیت هم به خدمت اقتدارگرایی در می‌آید

ادموند مالسکی و همکاران

شفافیت در نظام اقتدارگرا لزوماً به پاسخ‌گویی بیش‌تر نمایندگان به رأی‌دهندگان منجر نمی‌شود و حتی ممکن است روند اقتدارگرایی را تقویت کند. این هم نمونه‌ی دیگری است از روال‌هایی که در زمینه‌ی دموکراتیک و غیر‌دموکراتیک به نتایج کاملاً متفاوتی می‌انجامند

سازوکارهای ماندگاری حکومت‌های اقتدارگرا

جنیفر گاندی، ادم پرزورسکی

اغراق نیست اگر ایجاد ساختارهای ائتلاف‌ساز را مهم‌ترین تصمیم حاکم اقتدارگرا برای تضمین بقای حکومتش بدانیم. انتخاب الگو و ساختار نهادهای مذکور تصمیمی حساس برای حاکمان اقتدارگرا است. آنها باید به برآورد صحیحی از میزان تهدیدات برسند تا دست به نهاد‌سازی بزنند