صدمین سال انقلاب روسیه
صد سال پیش روسیه شاهد تحولاتِ انقلابی بود که یکی از چشمگیرترین رویدادهای سیاسی قرن بیستم قلمداد میشود. در جریان اتفاقات سال 1917 پس از 300 سال، خاندان رومانوف از قدرت کنار رفت و حکومت تزارها بر روسیه پایان یافت. بلشویکها به رهبری لنین در پی انقلاب اکتبر 1917 به قدرت رسید و اتحاد جماهیر شوروی شکل گرفت. گسترهی پیامدهای این تحولات از هنر و ادبیات تا سیاست و اقتصاد و دیگر عرصههای فرهنگ را در بر میگیرد که در این مجموعه به برخی از آنها میپردازیم.
در دههی ۱۹۲۰، گروهی از زنان خانهدار آمریکایی، برای دست یافتن به آزادی و زندگی آرمانشهری، به اتحاد جماهیر شوروی مهاجرت کردند. با وجود تلاش آنها برای کمک به ساختن «آرمانشهر» شوروی، اکثر این زنان در مواجهه با خشونت، استبداد، و سرکوب حاکم بر آن جامعه سرخورده شدند.
یک قرن از پیروزی انقلاب کمونیستی در روسیه، مورخان و پژوهشگران به بازنگری و مرور جنبههای مختلف این انقلاب، از جمله «هنر انقلابی» آن، روی آوردهاند. پرسش اصلی آنان این است: چگونه هنرِ تجربهگرا و آوانگاردی که در اوایل انقلاب رواج پیدا کرده بود، در سالهای آینده به عنوان سبکی منحط و بیگانه مردود شناخته شد؟
به باور اغلب تاریخنگاران، صد سال پس از انقلاب روسیه، قضاوت تاریخی دربارهی آن قطعیت یافته است. اکتبر ۱۹۱۷ به گذشتهای تبدیل شده است که دیگر تکرار نخواهد شد، مانند برپایی گیوتینها در پاریس در سال ۱۷۹۳ یا اعدام چارلز اول در ملأ عام در بیرون کاخ وستمینستر. تاریخ تکرار نمیشود، حتی به صورت کمدی، اما بازتاب وقایع آن باقی میماند.
میگویند هرچه در کشوری خودکامگی بیشتر باشد، مردم بیشتر صدایشان در میآید و در نتیجه ادبیات بهتری هم به بار مینشیند. اگر این تنها راه موجود بود، من حاضر بودم همهی اعتبار ادبیام را در این راه صرف کنم. اما چنین نیست، و به همین دلیل در طول زندگیام پیوسته و سرسختانه نوشتهام.
در نخستین روز سال ۱۹۱۸، اسد خان، سفیر وقت ایران در پتروگراد، به «کمیساریای مردمیِ امور خارجه» احضار شد. در آن جلسه به او میگویند که ایران موضوع بندهای ۹ و ۱۰ از توافقنامهی تازهای است که دولت بلشویکیِ روسیه با کشورهای درگیر در جنگ بسته، و منظور از آن توافقاتِ مقدماتی برای قرارداد صلحی موسوم به «برست-لیتوفسک» است.
ناهید نصرت و ناهید حسینی از نسل چهارم فعالان سیاسی چپی بودند که شش دهه پس از انقلاب اکتبر روسیه، در پی فشار و سرکوب حکومتهای وقت، مجبور به ترک ایران و پناهندگی به شوروی شدند. آن دو اگرچه سالها پس از انقلاب اکتبر به شوروی رسیدند، همچنان تحت تأثیر آموزههای آن انقلاب و به دنبال ساختن جامعهای عادلانهتر بودند، اما واقعیتهای تلخی آنها را سرخورده کرد.