نقشهای با خاطرهها، صداها و تصویرهایی از خیابانهای تهرانِ دههی شصت، به روایت مبارزان سیاسی آن دوران. مهدی شبانی با بهار مجدزاده هنرمند و طراح این نقشه گفتگو کرده است.
مجموعهی پیشِ رو عکسهایی است از پایتخت آلمان، برلین. شهری که این روزها در آن زندگی میکنم، بعد از جنگ جهانی دوم بخش وسیعی از این شهر تخریب شده و به همین دلیل برلین نسبت به دیگر پایتختهای اروپا چهرهی متفاوتی دارد؛ هم از لحاظ معماری و هم از لحاظ فرهنگی. من در این مجموعه تلاش میکنم تا چهرهی دیگری از زندگی را نشان بدهم، چیزی شبیه دهههای شصت و هفتاد میلادی.
تا اواخر قرن نوزدهم، اقلیتهای جنسی و جنسیتی هرگز آشکارا در عکسی ثبت نمیشدند و روابط همجنسها عمدتاً به شکل رفاقتهای سرشار از محبتی که «چیزی جز دوستی نبود» به تصویر کشیده میشد. با این حال، هنرمندان توانستند با استفاده از سبک یونانی-رومی رایج در قرن نوزدهم، عکسهایی از همجنسکامگی را به تصویر بکشند.
شکل هنریِ دیوارنگاری اما در دههی 1970 آغاز شد، زمانی که تعدادی از دیوارنگاران شروع به نوشتن یا برچسب زدن نامشان بر روی ساختمانهای سراسر شهر کردند. اقدامی که پس از چاپ مقالهای دربارهی آن در روزنامهی نیویورک تایمز موجب شهرت دیوارنگاری شد.
عکاسی ابزاری قدرتمند برای نشان دادن معضلات اجتماعی و مبارزه برای تغییر آن است. استوارت فرانکلین، عکاس مشهور انگلیسی، میگوید: «عکاسیِ مستند فرایند خلاقانهای سرشار از تضاد دربارهی عکاسی، مستند، واقعیت و حقیقت است.» پیش از ظهور عکاسی، این نویسندگان بودند که از طریق کتابهایشان به توصیف نابرابریهای اجتماعی میپرداختند اما به چیزی مستقیمتر و اثرگذارتر از کلمات نیاز بود، و عکاسی مستند مسیر تازهای پیش پای فعالان اجتماعی گذاشت.
اورنا کاظمی، هنرمند افغانستانی و دانشآموختهی هنر از دانشگاه هنر لندن در گفتگو با سپهر عاطفی از بازنمایی تجربهی جمعی تروما در کارهای هنری خود میگوید. انیمیشن سبزی یک مسجد، داستان گربهماهی، ایرانی یا افغانستانی بودن و به قدرت رسیدن دوبارهی طالبان از دیگر موضوعات مورد بحث در این گفتگو هستند.