اعتیاد
سوءمصرف و اعتیاد به مواد مخدر، یکی از بحرانهای جدی ایران در چند دههی اخیر است. بحرانی که بخش قابلتوجهی از نیروی جوان و فعال جامعه با آسیبهای ناشی از آن دست و پنجه نرم میکنند و هزاران تن به بهانهی مقابله با آن اعدام شدهاند. در این پرونده، اعتیاد به مواد مخدر و تبعات آن را از منظر حقوقی و اجتماعی بررسی کردهایم، به سراغ کسانی رفتهایم که اعتیاد یا سوءمصرف مواد مخدر را تجربه کردهاند و نگاهی به تجارب کشورهای دیگر در کنترل این مسئله داشتهایم.
در سالهای پایانی دههی 1990، جوانان ایسلندی در مصرف مواد مخدر و الکل و سیگار، از تمام کشورهای اروپایی پیشی گرفته بودند. این موضوع توجه مسئولان را جلب کرد و به دنبال راهی برای رفع معضلات ناشی از مصرف مواد مخدر و الکل برآمدند. درمانگران ایسلندی گفتند وقتی افراد به هروئین معتاد میشوند، چرا به ورزش و هنر معتاد نشوند؟ این جمله سرآغاز تحولی بنیادین در ایسلند شد.
بهرغم تغییراتی که در چند دههی اخیر در سیاستگذاریهای مرتبط با مواد مخدر در ایران رخ داده است، انسانیتزدایی از مصرفکنندگان مواد مخدر همچنان ادامه دارد. زبان، تصویرسازیها، رفتارهایی که از مصرفکنندگان مواد مخدر انسانیتزدایی میکند و خشونتی که علیه آنان اعمال میشود، با هم چه پیوندی دارند و اصلاً چرا باید همهی ما به شیوهی تصویرسازی از مصرفکنندگان مواد مخدر اهمیت بدهیم؟
روند حبس و ترک اجباری معتادان از همان سالهای نخست پس از انقلاب ۵۷ شروع شد. در دههی شصت، مصرفکنندگان موادمخدر را در خیابانها دستگیر میکردند و به اردوگاههای ترک اعتیاد میفرستادند؛ اردوگاههایی که زیرنظر «کمیتههای انقلاب اسلامی» اداره میشدند و معروفترین آنها، «شورآباد»، در سال ۱۳۶۱ در حاشیهی شهر تهران راهاندازی شده بود.
اعتیاد به مواد مخدر و آسیبهای ناشی از آن، همچون کلاف سردرگمی است که از دههها پیش در جامعهی ایران غلت میخورد و هر روز بیشتر از قبل درهم میپیچد. سعید مدنی، جامعهشناسی که سالها در این حوزه پژوهش کرده، در گفتوگو با آسو به بررسی وضعیت موجود میپردازد و توضیح میدهد که چرا روشهای به کار برده شده برای کنترل اعتیاد، تاکنون موفق نبوده است.
«مردی تکیده و افتاده، با صدایی تودماغی و کشدار» تصویری بود که سالها، از مصرفکنندگان مواد مخدر برای ما ساخته میشد تا بترسیم و به سراغ مصرف مواد مخدر نرویم. اما به نظر میرسد که تصویر اعتیاد به مواد مخدر و روانگردان در سالهای اخیر تغییر کرده، و مصرفکنندهی مواد مخدر، در نگاه عموم، از «مجرم» به شهروندی نیازمند کمک یا بیماری محتاج درمان تبدیل شده است.
بر اساس تحقیقات بنیاد برومند، از ۲۲ بهمن ۱۳۵۷ تا ۳۱ شهریور ۱۴۰۰ دستکم ۵۸۴۶ نفر به خاطر جرائم مرتبط با مواد مخدر در ایران اعدام شدهاند. مقامات و دستگاههای رسمی حکومت اصرار دارند که هدف از این اعدامها فقط مجازات قاچاقچیان و فروشندگان مواد مخدر است. اما مروری بر تاریخچهی قوانین مرتبط با مواد مخدر و نحوهی اجرای آنها نشان میدهد که مصرفکنندگان و معتادان به مواد مخدر نیز از این مجازاتها در امان نیستند و چه بسا اصلیترین قربانیان این اعدامها باشند.