نسلکشی ارامنه
پیش از آغاز جنگ جهانی اول حدود دو میلیون ارمنی در امپراتوری عثمانی میزیستند. در پایان جنگ، تنها اندکی از آنها باقی مانده بودند. چرا به رغم مناقشههای موجود، کشتار یکصد سال قبل ارامنه به دست امپراتوری عثمانی را چیزی جز نسلکشی نمیتوان خواند. چرا هیتلر آتاتورک را میستود؟ هدف هیتلر از اشاره به نسلکشی ارامنه پیش از حمله به لهستان چه بود؟ چه شباهتهایی میان روشهای عثمانیها و نازیها میتوان یافت؟ ابعاد گوناگون نسلکشی ارامنه چه بود؟ چرا حکومت ترکیه این نسلکشی را انکار میکند؟ آیا این حکومت توانسته حافظهی اجتماعی و فرهنگی عاملان، شاهدان و قربانیان این نسلکشی را بزداید؟
جوزف بازرالیان، نوادهی یکی از بازماندگان نسلکشیِ ارامنهی ترکیه در سال ۱۹۱۵ است. در این گفتار او ضمن ارائهی تعریفی حقوقی از نسلکشی، به بررسی مصادیق آن در آنچه بر گذشتگان او رفته، میپردازد.
پژوهشهای دانشگاهی و روایتهای شاهدان عینی به روشنی نشان میدهد که به رغم مناقشههای موجود، قتلعام یکصد سال قبل ارامنه توسط امپراتوری عثمانی، چیزی جز نسلکُشی نبوده است
نویسنده موضوعِ نسلکشی ارامنه را از زوایای مختلف در زمینهای تاریخی تحلیل میکند و ضمن بررسیِ تغییرات تاریخی در مفهوم نسلکشی و هنجارهای بینالمللی به موضع دولت ترکیه در گذر زمان در برابر این واقعه میپردازد.
هدف هیتلر از اشاره به نسلکشی ارامنه پیش از حمله به لهستان چه بود؟ چرا هیتلر آتاتورک را میستود؟ چه شباهتهایی میان روشهای عثمانیها و نازیها میتوان یافت؟
چرا حکومت ترکیه نسلکشی ارامنه را انکار میکند؟ آیا این حکومت توانسته حافظهی اجتماعی و فرهنگیِ عاملان، شاهدان و قربانیان این نسلکشی را بزداید؟ انکار و هویت چه رابطهای با یکدیگر دارند؟
در ابتدای جنگ جهانی اول، حدود دو میلیون ارمنی در امپراتوری عثمانی میزیستند. در پایان جنگ، تنها اندکی از آنها باقی مانده بودند. این مقاله با مرور نسلکشی ارامنه نشان میدهد که این نسلکشی نه پدیدهای واحد بلکه فرایندی چندبعدی بود.