تب‌های اولیه

اگر مرزی وجود نداشت

مریم منظوری

زنی نشسته بر پشت زرافه، زنی با تاجی بزرگ از طلا و پَر و لیمو، و زن‌ و مردی سوار بر لاک‌پشت. تصاویری خیال‌انگیز، درخشان، رنگارنگ و پر از تمثیل و قصه. این‌ها نمونه‌هایی است از آثار گرافیکیِ سابینا ژاندرون از مجموعه‌‌ی «اگر مرزی وجود نداشت». ژاندرون این مجموعه را تقدیم کرده به جسارت، زیبایی و مقاومت مهاجران آفریقایی که در جست‌وجوی زندگی بهترند.

پایان ناتمام برده‌داری

توبی گرین

ای. جی. هاپکینز، تاریخ‌نگار، در سال ۱۹۷۳ کاهش تقاضا برای بردگان و رشد کارخانه‌های تولید غلات مانند بادام‌زمینی و ذرت در قرن نوزدهم در آفریقا را «بحران وفق‌یابی» می‌خواند. هاپکینز استدلال می‌کند که قطع ناگهانی الگوهای عرضه‌ی کالاهای خارجی (شامل پارچه‌، خرمهره، تفنگ و الکل) و تقاضا (برای بردگان آفریقایی) برای نخبگان جامعه بحرانی اقتصادی به وجود آورد؛ یعنی کسانی که در دوران تجارت برده در اقیانوس اطلس قدرت خود را تحکیم کرده بودند.

چطور آفریقا از تاریخ جهان مدرن حذف شد؟

هوارد اف فرنچ

معمولاً اگر داستانی را از جای مناسبی شروع نکنیم، نتیجه‌گیری آن هم درست نخواهد بود. این امر در مورد تاریخ پیدایش جهان مدرن نیز صادق است. روایت‌های سنتی به «عصر اکتشاف» اروپا در قرن پانزدهم، و ایجاد ارتباط دریایی بین غرب و شرق، اولویت می‌دهند. و این رویداد مهم تاریخی را، به کشف سرنوشت‌ساز، هرچند تصادفیِ، آنچه به «دنیای جدید» شهرت یافت، گره می‌زنند.

برده‌‌داری در خاورمیانه پس از قرن هجدهم

برنارد لوئیس

از اواخر قرن هجدهم به بعد، روایت‌های متعددی از جهانگردان اغلب اروپایی درباره‌ی به دام انداختن، انتقال و فروش بردگان آفریقایی در بازارهای خاورمیانه و شمال آفریقا بر جای مانده است.

کاپیتان اروپا: ماجرای ۱۷ روز سرگردانی روی آب از زبان ناخدا

فرانک هورنیگ

۱۷ روز سرگردان روی آب، بیم، امید، ترس، تردید. ماجرای کشتیِ «سی واچ ۳» که ۵۳ پناهجو را در دریای مدیترانه نجات داد، بلاتکلیفی و سستی اروپا در مواجهه با پناهجویان را به بهترین شکل نشان داد. کاپیتان این کشتی، کارولا راکته با مسئولیت شخصی خود و به‌رغم ممنوعیت پهلو گرفتن در سواحل ایتالیا، در جزیرهی لامپِدوزا لنگر انداخت و بلافاصله دستگیر شد. زندانی شدن او ــ هرچند فقط چند روز طول کشید ــ موجی از واکنش‌ها را به همراه داشت.

مهاجران آفریقایی در دام برده‌داری مدرن

اِرین بِیکِر

پیش از آن که ربایندگان لیبیاییِ ساندِی یاباروت بر صورت او داغ زنند، او دو بار فرار کرده و سه بار فروخته شده بود. زخم سوخته‌ای که بخش عمده‌ی سمت چپ صورتش را می‌پوشاند شبیه به عدد سه‌ای است که سردستی نوشته شده باشد. زندانبان او با چاقویی حرارت‌دیده در آتش صورتش را برید و بر آن داغ نهاد.

علل رواج قاچاق اعضای بدن در مصر

شان کُلُمب

خانواده‌اش به قاچاقچی‌ها پول دادند تا او را از طریق سودان به مصر بیاورند. او مقروض بود و می‌خواست به هر طریق ممکن از دریا بگذرد و به اروپا برود. هر چه کرد نتوانست شغل ثابتی پیدا کند. بعد از مدتی با یک مرد سودانی آشنا شد که به او گفت «راه امن و ساده‌ای» برای پول درآوردن وجود دارد و می‌تواند کلیه‌اش را بفروشد.

یادداشت‌های زیرزمینی: نامه‌های زندانِ نلسون ماندلا

هاوارد فرنچ

این کتاب شامل صدها نامه‌ی نلسون ماندلا به نزدیکانش، دوستانش، و همچنین به مقام‌ها و مسئولانی می‌شود که زندانی‌اش کرده بودند. این نامه‌ها چهره‌ی مردی را به نمایش می‌گذارند که در پشت میله‌های زندان خردمندتر و کاردان‌تر شده است، کسی که هم به شکل دوراندیشانه‌ای تیزبین و هم به شکل فزاینده‌ای نسبت به دیگران بخشنده و بلندنظر شده است، از جمله نسبت به همان کسانی که مناصب قدرت را در حکومتِ اخلاقاً انزجارآور کشورش در اختیار داشتند.