زنی نشسته بر پشت زرافه، زنی با تاجی بزرگ از طلا و پَر و لیمو، و زن و مردی سوار بر لاکپشت. تصاویری خیالانگیز، درخشان، رنگارنگ و پر از تمثیل و قصه. اینها نمونههایی است از آثار گرافیکیِ سابینا ژاندرون از مجموعهی «اگر مرزی وجود نداشت». ژاندرون این مجموعه را تقدیم کرده به جسارت، زیبایی و مقاومت مهاجران آفریقایی که در جستوجوی زندگی بهترند.
ای. جی. هاپکینز، تاریخنگار، در سال ۱۹۷۳ کاهش تقاضا برای بردگان و رشد کارخانههای تولید غلات مانند بادامزمینی و ذرت در قرن نوزدهم در آفریقا را «بحران وفقیابی» میخواند. هاپکینز استدلال میکند که قطع ناگهانی الگوهای عرضهی کالاهای خارجی (شامل پارچه، خرمهره، تفنگ و الکل) و تقاضا (برای بردگان آفریقایی) برای نخبگان جامعه بحرانی اقتصادی به وجود آورد؛ یعنی کسانی که در دوران تجارت برده در اقیانوس اطلس قدرت خود را تحکیم کرده بودند.
معمولاً اگر داستانی را از جای مناسبی شروع نکنیم، نتیجهگیری آن هم درست نخواهد بود. این امر در مورد تاریخ پیدایش جهان مدرن نیز صادق است. روایتهای سنتی به «عصر اکتشاف» اروپا در قرن پانزدهم، و ایجاد ارتباط دریایی بین غرب و شرق، اولویت میدهند. و این رویداد مهم تاریخی را، به کشف سرنوشتساز، هرچند تصادفیِ، آنچه به «دنیای جدید» شهرت یافت، گره میزنند.
از اواخر قرن هجدهم به بعد، روایتهای متعددی از جهانگردان اغلب اروپایی دربارهی به دام انداختن، انتقال و فروش بردگان آفریقایی در بازارهای خاورمیانه و شمال آفریقا بر جای مانده است.
نه تنها زبانِ اسلام بلکه خود این دین احتمالاً در سال ۱۴۹۲ به آمریکا رسید، یعنی ۲۰ سال قبل از آن که مارتین لوتر نظریات خود را با میخ بر درِ کلیسا کوبید و اصلاحات پروتستان را آغاز کرد.
۱۷ روز سرگردان روی آب، بیم، امید، ترس، تردید. ماجرای کشتیِ «سی واچ ۳» که ۵۳ پناهجو را در دریای مدیترانه نجات داد، بلاتکلیفی و سستی اروپا در مواجهه با پناهجویان را به بهترین شکل نشان داد. کاپیتان این کشتی، کارولا راکته با مسئولیت شخصی خود و بهرغم ممنوعیت پهلو گرفتن در سواحل ایتالیا، در جزیرهی لامپِدوزا لنگر انداخت و بلافاصله دستگیر شد. زندانی شدن او ــ هرچند فقط چند روز طول کشید ــ موجی از واکنشها را به همراه داشت.