برای یک فرد انقلابی، جهان بیارزش است و لایق نابودی. کسی که اینطور فکر میکند، باید از زندگی بیزار باشد. شاعری بلشویک در سرودی در ستایش خرابکاری چنین مینویسد: «هیچ شادیای عظیمتر، و هیچ موسیقیای بهتر از صدای کوبندهی استخوانها و پیکرهای خردشده نیست.»
ولید مؤانس در نخستین فیلم بلند خود، با الهام از خاطرات دوران کودکیاش میکوشد به این پرسش پاسخ دهد که «چه بر سرمان آمد؟». «۱۹۸۲»، که نمایندهی رسمی لبنان در بخش بهترین فیلم بلند خارجی جوایز اسکار سال ۲۰۲۰ بود، در ماههای اخیر در جشنوارههای گوناگونی نظیر رم و پالم اسپرینگز به نمایش درآمده و موفق به کسب جوایزی در جشنوارههای تورنتو و الجونه شده است.
بسیاری از بهترین دوستانم فکر میکنند که بعضی از باورهای درونی و عمیق من در مورد مسائل مهم، مشخصاً نادرست یا حتی بیمعنا هستند. گاهی، آنها این حرفها را جلوی رویم میزنند. با این حال، چطور هنوز میتوانیم دوست باشیم؟ بخشی از آن به این علت است که من و دوستانم فیلسوف هستیم، و فیلسوفان یاد میگیرند که با مسائل به طور منطقی کنار بیایند.
برای کارن وینتر هنوز هم بعد از سالها، یادآوری گذشتهاش دردآور و خجالتآور است. او چندین سال در عضویت یک گروه نئونازی نروژی بود. اما احساس شرمندگی برای عذاب وجدان او کافی نبود، برای همین تصمیم گرفت دربارهی این تجربه فیلمی بسازد و آشکارا از آن سخن بگوید. مستند خروج (Exit)، محصول مشترک نروژ، آلمان و سوئد در شصتویکمین جشنوارهی فیلمهای مستند و انیمیشن لایپزیگ به نمایش درآمد.
در سال ۲۰۰۷، یک معلم بریتانیایی در سودان بنا بر قانون شریعت به زندان محکوم شد زیرا به شاگردان خود اجازه داده بود خرس عروسکی کلاس را «محمد» بنامند. یک روز پس از اعلام این حکم، بیش از ده هزار نفر به خیابانهای خارطوم آمدند و خواهان اعدام او به دلیل توهین به مقدسات شدند.
قومیت، سنّت، دین در برابر سیاست، و وفاداری به کشور، چهار مضمون اصلیای هستند که رسانههای روسیه، سیاستمداران مهم و رهبران مسلمانِ این کشور هنگام بحث دربارهی اسلام به آن میپردازند. جالب این که کمتر کسی به این امر توجه میکند که تعریف این مفاهیم چیست و چه ربطی به ارزیابی مشروعیت یک گرایش دینیِ خاص دارند. در عین حال، نبردی دائمی بر سرِ برچسب زدن به افراد یا سازمانهای گوناگون وجود دارد.