تب‌های اولیه

«زن، زندگی، آزادی»؛ نمایی از تظاهرات در برلین

بابک بردبار

این روزها برلین برای ما حال و هوای ایران را دارد؛ هر گوشه‌اش عده‌ای در حال آماده‌سازی و تدارکات برای تجمع روز بعدش می‌باشند. عکس‌های این ویدیو بخش کوچکی است از تجمعات کوچک و بزرگ در برلین طی سه ماه گذشته.

برلین؛ «در انتهای روز»

بابک بردبار

مجموعه‌ی پیشِ رو عکس‌هایی است از پایتخت آلمان، برلین. شهری که این روزها در آن زندگی می‌کنم، بعد از جنگ جهانی دوم بخش وسیعی از این شهر تخریب شده و به همین دلیل برلین نسبت به دیگر پایتخت‌های اروپا چهره‌ی متفاوتی دارد؛ هم از لحاظ معماری و هم از لحاظ فرهنگی. من در این مجموعه تلاش می‌کنم تا چهره‌ی دیگری از زندگی را نشان بدهم، چیزی شبیه دهه‌های شصت و هفتاد میلادی.

یاسمین طباطبایی و عبور از درهای بسته

در گفتگو با شبنم طلوعی

بازیگر و خواننده‌ی ایرانی-آلمانی، یاسمین طباطبایی، در گفتگو با شبنم طلوعی، از تجربیات کودکی در ایران تا امروز و زندگی حرفه‌ای‌اش در آلمان می‌گوید. 

بی‌اعتنا مباش

ماریان تورسکی

من یکی از معدود بازماندگان کسانی هستم که تقریباً تا آخرین لحظه‌ی پیش از آزادسازی آشوویتس در این اردوگاه بودم. انتقال ما از این اردوگاه یا به اصطلاح تخلیه‌ی آن در ۱۸ ژانویه آغاز شد. ما در صفی ۶۰۰ نفری به راه افتادیم و در شش روز و نیمِ بعدی بیش از نیمی از همراهانم جان باختند. به احتمال قوی، من تا مراسم یادبود سال آینده زنده نخواهم ماند. این قانون طبیعت است. پس لطفاً ببخشید که احساساتی سخن خواهم گفت.

هانا آرنت و قرن بیستم

سپهر عاطفی - امید رضایی

هانا آرنت را از مهم‌ترین متفکران قرن بیستم به شمار می‌آورند. «هانا آرنت و قرن بیستم» عنوان نمایشگاهی در «موزه‌ی تاریخ آلمان» در برلین است که آثار و افکار و زندگی هانا آرنت را در قالب عکس و فیلم و سند در معرض دید عموم گذاشته. هانا آرنت چرا هنوز مهم است و در زمانه و زمینه‌ی ما چه جایگاهی دارد؟ به مناسبت نمایشگاه آرنت در برلین با کاظم کردوانی، جامعه‌شناس و نویسنده‌ی ساکن برلین، گفت‌وگو کرده‌ایم.

آیین‌شکن: مردان قصه‌گو، زنان قصه‌ساز

ماریسا مارزیا-کاتز و فولکر ویدرمان

آیین‌شکن (unorthodox) سریال پرسروصدا و پربیننده‌ای است که اخیراً از شبکه‌ی نتفلیکس پخش شده، و داستان زندگی زن جوانی‌ست در یک فرقهی یهودی حسیدی که در جامعه‌ای پر از مقررات سخت‌گیرانهی دینی، تن به ازدواجی از پیش برنامه‌ریزی‌شده و یک زندگی بی‌روح داده است. تا این که روزی دل به دریا می‌زند و با اندکی پول و یک گذرنامه به برلین می‌گریزد تا راه خود را پیدا کند.

بی‌اعتنا مباش

ماریان تورسکی

من یکی از معدود بازماندگان کسانی هستم که تقریباً تا آخرین لحظه‌ی پیش از آزادسازی آشوویتس در این اردوگاه بودم. انتقال ما از این اردوگاه یا به اصطلاح تخلیه‌ی آن در ۱۸ ژانویه آغاز شد. ما در صفی ۶۰۰ نفری به راه افتادیم و در شش روز و نیمِ بعدی بیش از نیمی از همراهانم جان باختند. به احتمال قوی، من تا مراسم یادبود سال آینده زنده نخواهم ماند. این قانون طبیعت است. پس لطفاً ببخشید که احساساتی سخن خواهم گفت.

آلمان چگونه هولوکاست را به یاد می‌آورد؟

سپهر عاطفی

۲۷ ژانویه‌ی ۱۹۴۵ اردوگاه کار اجباری آشویتس به دست ارتش سرخ آزاد شد. پنجاه سال بعد، آلمان روز آزادی این اردوگاه را به نام روز یادبود هولوکاست نام‌گذاری کرد. این بخشی از رویا‌روییِ آلمان با گذشته‌ی تاریک خود بود. ۷۵ سال بعد آلمان چگونه هولوکاست را به یاد می‌آورد؟ سپهر عاطفی در روز جهانی یادبود هولوکاست، به چند یادواره‌ی هولوکاست در برلین نگاهی انداخته است.