تب‌های اولیه

مجله‌ی «پیک سعادت نسوان»

نهال تابش

مجله‌ی «پیک سعادت نسوان» در مهرماه ۱۳۰۶ در رشت و به ابتکار روشنک نوع‌دوست منتشر شد. هدف این نشریه بیداری و آگاهی زنان بود. برابری جنسیتی، اهمیت تعلیم و تربیت دختران، استقلال مالی زنان و لزوم حضور آنها در عرصه‌ی اجتماع از جمله مباحث کانونی این نشریه در عمر کوتاه آن بود.

راز والدگری قطبی؛ والدگری برای بقا

سووی پیلوی کینگ

هر سال در ماه ژوئن یا ژوئیه، در مناطق شمالیِ فنلاند، نروژ و سوئد خانواده‌های پرورش‌دهنده‌ی گوزن برای شرکت در یکی از بزرگ‌ترین برنامه‌های سال یعنی مراسم «نشان‌گذاری» زیر آفتاب نیمه‌شب قطبی گرد هم می‌آیند، مراسمی که طی آن بچه‌گوزن‌ها با نشان مخصوص صاحبشان علامتگذاری می‌شوند.

آنچه جوامع صنعتی در مورد کودکی درست متوجه نشده‌اند

کارن ال کرامر

بزرگ شدن و مدرسه رفتن در خانواده‌های کوچک هسته‌ای تنها حدود یک قرن در جوامع صنعتی قدمت دارد. این در مقیاس تاریخ تکامل یعنی تنها یک چشم بر هم زدن. در این جوامع، کودکی معمولاً دورانی برای سرمایه‌گذاریِ متمرکز از طرف بزرگسالان با هدف آموزش و تدریس به شمار می‌رود.

بزرگی و فرحناکی‌اش

ایرج قانونی

بزرگی فرحناک است. شادی‌ای درونی و خاموش است. سلبریتی و شهره‌ی خاص و عام بودن، به شرط آنکه اعتبار حقیقی بیاورد، شادمانی دارد. صاحب افکار بودن، ایده داشتن و قدرت اجرای آن را در خود سراغ داشتن، در عالم اندیشه و هنر قدرت دخل و تصرف در مفهوم‌ها و فرم‌ها را داشتن، قدرت آفرینشگری، همه ثروت و غناست و مسرت‌بخش است.

شادمانیِ کار خوب داشتن

ایرج قانونی

دولت‌ها با همه‌ی دم و دستگاه آموزش عالی خود نمی‌توانند به تنهایی هنرمند و ورزشکار و آفرینشگر و متفکر بیافرینند اما می‌توانند به نحوی نظام‌مند از تولید آنها جلوگیری کنند، استعدادها را پس بزنند و روح آفرینشگری را از ملت خود سلب کنند! تدنی عجیبی است که ممکن است کشوری گرفتار آن شود و مردم خود را بیرون از خود بداند و به آنها که درون کشورند چون بیرونی و بیگانه بنگرد.

تجربه‌ى تحصیل در مدرسه‌ى خانگى

مردخای لوی-آیشل

من به مدت هشت سال از ١١ سالگى تا وقتى که وارد دانشگاه شدم در خانه تحصیل کردم، پیش از آنکه مدرسهى خانگى روش جدیدى براى نشان دادن تعهد والدینِ پرتلاش به آموزش فرزندانشان باشد. حالا که میلیونها والد و خانواده ناگهان مجبور شدهاند براى چند هفته (و احتمالاً بیش از آن) به فرزندانشان در خانه درس بدهند، خوب است بیندیشیم که چطور مىتوان این کار را تا حد ممکن بىدردسر و درست و حکیمانه انجام داد.

یک کتاب و ۲۶ داستان از موزه‌های زنان

منصوره شجاعی

چگونه میتوان تجربههای زنان ده کشور از پنج قارهی جهان را در جمعآوری و نگهداری منابع تاریخ اجتماعی، فرهنگی و سیاسی زنان در یک کتاب گرد آورد؟ آیا انتقال تاریخ اجتماعی زنان کشورهای مختلف از طریق تجربههای روایی در یک کتاب امکانپذیراست؟ آیا اساساً چنین تلاشی ضروری است؟ آیا موزههای زنان یا مکانهای تبارشناسی تاریخ اجتماعی زنان فضایی برای توسعهی رویکرد تعلیم و تربیت فمینیستی است؟‌ آیا نگاه جنسیتی به تعلیم و تربیت موجب تحول در حافظهی جمعی زنان میشود؟ اصولاً رویکرد جنسیتی و مباحث مربوط به جنبشهای فمینیستی چگونه از طریق حافظهی جمعی انعکاس مییابد؟

سکوت دکتر هوشیار

ایرج قانونی

امیرحسین آریان‌پور در یادبود او از طرف مجله‌ی سپیده‌ی فردا می‌نویسد: «[در نوجوانی] هنگامی که نزد او درس می‌خواندیم. . . نه تنها برای خود بت نمی‌ساختیم بلکه هر بتی را که می‌توانستیم درهم می‌شکستیم. اما شخصیت نافذِ دکتر هوشیار بت ما شد. از این رو سخنی که شاگردان اپیکور زمانی درباره‌ی او گفتند بار دیگر صدق کرد ’او [برای ما] بتی بود، آری بتی ــ بت قومی که بت‌پرست نبودند.»