نویسندگان این کتاب با صداقتی تحسینبرانگیز دفتری برابر ما گشودهاند تا با چشمی باز به جهان نگاه کنیم و بر این نکتهی مهم پایداری نشان دهیم که هیچ چیزی مقدس نیست.
چرا این خیزش و گام نهادن در راه ناهموار نتوانست شتابِ آغازین را حفظ کند؟ به داوریِ این قلم، دلیل آن تنها سرکوب بیحد و مرز حاکمیت نبود.
دیالوگ در زبان یونانی آمیزه یا ترکیبی است از دیا و لوگوس که مترادفش در لاتین نیز همین است. دیالوگ اما تنها به گفتوگو اشاره ندارد. لوگوس را هم میشنوی و هم بیان میکنی.
نقش طبقهی کارگر در تحولات اخیر ایران چیست و توان مبارزاتی این طبقه نسبت به گذشته کاهش یا افزایش یافته است؟ آیا معنای طبقهی کارگر و اساساً بافتار طبقاتی در ایران در چند دههی گذشته تغییر کرده است؟ دگرگونی در طبقهی کارگر از چه نوعی است؟ آیا طبقهی کارگر همان ثقل و سنگینی گذشتهی خود را همچنان در تحولات امروز ایران حفظ کرده است؟ چشمانداز جنبشهای اعتراضی و مطالبهگرایانهی کارگران بیکار در ایران چیست؟
چه نسبتی بین توسعهی پایدار، دولتهای رفاه و دموکراسی وجود دارد؟ آیا فقط دولتهای دموکراتیک میتوانند سیاستهای رفاهی پایداری اجرا کنند، یا دولتهای اقتدارگرا هم چنین قابلیتی دارند؟ چه ارتباطی بین دولتهای رفاه و موضوعاتی مانند منابع ملی، تبعیض علیه زنان، سالمندی و مهاجرت برقرار است؟
محیط زیست مردم در خاورمیانه با چه بحرانهایی روبروست؟ آیا ممکن است رویکرد حکومتهای این منطقه برای بقا در مقابله با بحرانهای اقلیمی، تغییر کند، و از منازعه به تفاهم تبدیل شود؟ آیا زمینه و ظرفیت چنین تغییری وجود دارد؟