تب‌های اولیه

اسلام چگونه به غرب شکل داد

رُوان ویلیامز

احتمالاً آگوستین قدیس اولین اندیشمند برجسته‌‌‌‌ای بود که به تفصیل به این موضوع پرداخت که حکومت‌ها چطور برای مقاصد داخلی خود از دشمنانشان استفاده می‌کنند. او به روشنی نشان می‌دهد که جمهوری رم چطور بر اثر تنش‌ها و درگیری‌‌‌های داخلی رو‌ به انحطاط گذاشت؛ آن هم در زمانی که دشمن بزرگ باستانی‌اش کارتاژ، نابود شده بود.

مایاها سنگ و درخت را هم «شخص» تلقی می‌کردند

سارا جکسون

مایاهای دورهی باستان که بین سال 250 تا 900 بعد از میلاد مسیح زندگی می‌کردند، ‌‌‌‌‌‌‌‌‌«اشخاص» را به شکل متفاوتی طبقه‌بندی می‌کردند؛ به این معنی که علاوه بر «انسان»، موجوداتی غیر از انسان را نیز جزو «اشخاص» می‌شمردند. سستی و شکنندگیِ مرزها و محدوده‌ها در دنیای مایاها نشان می‌دهد که زیستن در جهانی غیرقابل رده‌بندی هم ممکن و هم مفید است.

چرا آدم‌‌های باهوش بیشتر تحت‌تأثیر خبرهای جعلی قرار می‌گیرند؟

دیوید رابسون

آیا دربارهی زوجی که تصمیم گرفتند اسم دخترشان را برگزیت بگذارند یا در مورد این واقعیت که در بخش‌هایی از بریتانیا که اهالی‌اش با خروج از اتحادیهی اروپا موافق بودند، جنون گاوی شایع بوده ‌‌‌‌‌‌است، چیزی شنیده‌‌‌‌‌‌اید؟ دربارهی این قضیه که تشعشعات ناشی از تلفن همراه مغز را معیوب می‌کند و دیوانگیِ شدید به بار می‌آورد، چطور؟

بیایید به کلیشه‌ها خلاقانه بنگریم

نانا آریل

«اوضاع چطوره؟»، «ای، بدک نیست»: در تعاملات روزمره، کلیشه‌‌ها به ما اجازه می‌دهند بدون نیاز به پرسش‌ و مقدمه‌چینی، زمینه‌ی مشترکی برای گفتگو پیدا کنیم. کلیشه‌ها مثل یک الگوریتم ذهنیِ مشترک هستند و ارتباط مؤثر را آسان و روابط اجتماعی را تقویت می‌کنند. با این وصف، باید ببینیم از چه زمانی استفاده از کلیشه‌ها در روابط انسانی نوعی گناه تلقی شد و نشانه‌‌‌ای از ساده‌لوحی و میان‌مایگی به شمار رفت؟

اگر اضطراب نبود، امید هم نبود

آلیوِر بورکمَن

چرا امروزه بسیاری از آدم‌‌ها این قدر مضطرب و نگران به نظر می‌رسند؟ این پرسش، هم در بین متخصصان سلامت روانی و هم در میان مردم عادی رواج دارد اما این مسئله‌ای بسیار پیچیده و مبهم است. چه کسی را سراغ دارید که در هر ساعت از هر روزش گرفتار نگرانی نباشد؟ افزون بر این، نگرانی در شرایط ناامنی و سرگردانی افزایش می‌یابد و امروزه دنیا پر از تهدید‌‌های بالقوه‌ای است که نه کاملاً از آن‌‌ها سر در می‌آوریم و نه می‌توانیم مهارشان کنیم.

در باب اهمیت رمان در عصر خشم

الیف شفق

برای نویسندگان، «ما» و «آن‌ها»یی وجود ندارد بلکه فقط انسان‌‌هایی وجود دارند با گفته‌ها و ناگفته‌های‌شان. وظیفه‌ی نویسنده اعاده‌ی انسانیت به آن‌‌هایی است که انسانیت‌زدایی شده‌اند. رمان مهم است چون در دیوار بی‌تفاوتی‌ای که ما را احاطه کرده، روزنه‌هایی کوچک ایجاد می‌کند. ‌‌‌‌‌‌‌‌‌رمان‌نویسان باید بر خلاف جریان آب شنا کنند و این ضرورت هیچ وقت مثل امروز آشکار نبوده است.