در آذربایجان، مفهوم گذار و وضعیت عادی مکرراً تغییر کرده است. از زمان سقوط شوروی «گذار به وضعیت عادی» به یک هنجار مبدل شده است. با وجود آن که هیچگاه بحثی عمومی دربارهی تعریف وضعیت عادی در جامعه در نگرفته است اما هر «دورهی گذار» مشحون از امید به این بوده است که به زودی به «زندگی عادی»ای که میخواستیم دست خواهیم یافت.
پارسال وقتی سِهام بن سِدرین، رئیس «کمیسیون حقیقت و کرامتِ» تونس، برای سخنرانی به مجلس رفت، هیاهوی نمایندگان مانع از شنیدن صدایش شد. سیاستمداران روی میزهای چوبی میکوبیدند و فریاد میزدند؛ برخی ایستاده بودند و با انگشت به او اشاره میکردند و اتهام میزدند. وقتی سروصدا بیشتر شد، بن سدرین مجلس را ترک کرد. نمایندگان کف زدند و هورا کشیدند.
به سبب وابستگی متقابل روزافزون اجتماعی و شرایط بومشناختی، بشر اینک به سوی تمدنی جهانی در حال حرکت است و لازمهی این فرایند گذار، تغییر در ساختار اجتماعی-سیاسی و نظام نشانهشناختی است. آیا دین به عنوان یکی از کهنترین عاملان ایجاد تحول در نظامهای معنایی و نشانهشناختی هنوز میتواند نقشی مؤثر بر عهده داشته باشد؟