رواج استفاده از عنوان «اسلامی» برای توصیف تمام آفریدههای هنری در «دنیای اسلام» به سوءتفاهمهای زیادی دامن زده است. تابلوهای اندی وارهول «نمونهای از هنر مسیحی» نیستند و کسی نقاشیهای مارک روتکو را «نمادی از مدرنیسم یهودی» نمیداند؛ پس چرا آثار هنرمندان ایرانی، عرب، و ترک را «هنر اسلامی» به شمار میآوریم؟
دین از سرچشمههای مهم «هویت» در دنیای معاصر است که عمدتاً بر اساس برداشت ما از «کتب مقدس» شکل میگیرد. آپیا، فیلسوف آفریقاییتبار آمریکایی، نشان میدهد که برداشتهای مختلفی از این متون میتوان داشت، و بنابراین به هویتهای دینیِ متکثر و متنوعی میتوان دست یافت.
از انواع گوناگون خداناباوری چه میدانیم؟ وجه اشتراک خداناباوری رایج معاصر و ادیان تبشیری چیست؟ چرا برخی از خداناباوران، دین را نازدودنی و حتی ضروری میدانند؟ مصادیق «بربریت خِرَد» در قرن بیستم کدامند؟
چرا مناقشهی کنونی بر سر«پوشش زنان» نشانهی مردسالاری است؟ چرا میتوان بدن زن را میدان نبرد سنت و مدرنیته دانست؟ آیا پیروزی احتمالی نظام سرمایهداری در این مبارزه را باید به فال نیک گرفت؟
با انجام هر حملهی تروریستی از سوی مسلمانان افراطگرا، این پرسش در افکار عمومی پررنگتر میشود که آیا اسلام ذاتاً اهل مدارا با نامسلمانان نیست، یا این که مسلمانان خشونتطلب را نباید مسلمان شمرد؟ یک فیلسوف به این پرسش دشوار پاسخ میدهد.
وجه تمایز بنیادین عصر سکولار و اعصار پیشین چیست؟ چه عواملی به ظهور سکولاریسم و انسانگرایی انحصاری انجامید؟ آیا سکولاریسم به معنای مرگ خدا است؟ فیلسوف نامدار کانادایی در این اثر سترگ میکوشد تا به چنین پرسشهایی پاسخ دهد.