داستان معروفی وجود دارد مبنی بر این که به لئوپولد برشتولد، وزیر خارجهی امپراتوری اتریش-مجارستان، هشدار میدهند که وقوع یک جنگ بزرگ ممکن است جرقهای باشد برای انقلاب در روسیه. برشتولد با ریشخند جواب میدهد که «و چه کسی قرار است چنین انقلابی را رهبری کند؟ لابد جناب برانشتاین که در کافه سنترال مینشیند!» جناب برانشتاین بعدها نام لئون تروتسکی را برگزید و انقلاب را رهبری کرد.
ایران در فاصلهی کمتر از یک قرن دو انقلاب بزرگ را از سر گذرانده است، انقلاب مشروطه و انقلاب اسلامی. چگونه بود که در انقلاب مشروطه، رهبران فکری جامعه، به دنبال الگوهایی از جوامع مدرن غربی برای ایران بودند، اما در انقلاب ۵۷، خواسته یا ناخواسته پشت سراسلامیها قرارگرفتند؟ این بحث را در گفتگویی با دکتر محمد رضا نیکفر در میان گذاشتهایم.
ایدهی اروپای واحد در خطر است. فریاد میکشند، «"اروپاسازی" بس است!» بیایید دوباره با «روح و روان ملیِ» خود مرتبط شویم! بیایید «هویت ازدسترفته»ی خود را بازیابیم! همهی قوای پوپولیستی که سراسر این قاره را فراگرفتهاند چنین خواستهای دارند. برای آنها مهم نیست که «روح و روان» و «هویت»، مفاهیمی انتزاعی است که اغلب تنها در فکر و خیال عوامفریبان وجود دارد.
آیا «اقلیت دینی» مفهومی تحقیرآمیز است؟ نقش حکومت، مردم و روشنفکران در نقض حقوق شهروندی بهائیان چیست؟ آیا بهائیان همچون اعضای یک فرقه رفتار میکنند و احساس شهروندی ندارند؟ حسین قاضیان به این پرسشها پاسخ میدهد.
پیش از دههی 1960 روشنفکران مسیحی آمریکایی در حوزهی عمومی فعال و سرشناس بودند اما امروز تقریباً ناپدید شدهاند. علل افول آنها چه بود، چه بر سرشان آمد، آیا امکان دارد که دوباره سربرآورند، و آیا ظهور دوبارهی آنان مطلوب خواهد بود؟