تب‌های اولیه

روزهای سربی؛ خاطرات اردوگاه سفیدسنگ

یونس حیدری

«روزهای سربی» روزنوشت‌های یونس حیدری است از زندگی در اردوگاه سفیدسنگ در اواخر دهه‌ی ۱۳۷۰ در ایران. این اردوگاه که هنوز در شهرستان فریمان دایر است، گذرگاهی است برای اخراج و بازگرداندن افغانستانی‌های ساکن ایران به افغانستان. «روزهای سربی» یادآور تمام ستم‌های رفته بر مهاجران، بی‌کاغذان و نادیده‌گرفته‌شدگان افغانستانی است. 

قطارهای بی‌مقصد، مهاجران فقر

نثار تاج

نام قطاری که مهاجران آمریکای مرکزی و لاتین را به مرزهای ایالات متحده‌ی آمریکا می‌رساند «لا بستیا» یا «قطار مرگ» است.

ما را از وطنمان کوچاندند، اما از رؤیاهایمان نه؛ گفت‌وگو با سه عضو گروه تئاتر دختران افغان در فرانسه

راضیه شاهوردی

«در خانهی ما سه‌ برقع وجود داشت، یادگار دوران طالبان. زمانی که خیلی خُرد بودم ــ شاید صنف سه یا چهارِ مکتب ــ وقتی که می‌خواستم به شوخی آنها را بپوشم، مادرم نمی‌گذاشت. می‌گفت آن روز نیاید که برقع بپوشی. مادرم پوشیدن آن‌ها را یک چیز خیلی نفرت‌انگیز می‌دانست و می‌گفت خدا آن روز را اصلاً نیاورد.»

 

ماندن مقاومت است

الهه رضوی

بارها از فعالان نامداری که توسط نهادهای امنیتی بازداشت و زندانی شده‌اند شنیده‌ایم که بازجو از آن‌ها خواسته از ایران بروند، گذرنامه‌ی ضبط‌شده را پس داده و به‌رغم آزادی موقت، آن‌ها را ممنوع‌الخروج نکرده است.

ماندن با نماندن؛ زندگی و کار منوچهر فرید

فیلمی از رسانه پارسی

منوچهر فرید بازیگر توانای تئاتر و سینما را شاید نسل امروز در ایران چندان نشناسند. چون پس از انقلاب به دلیل اینکه بهائی بود کارش را متوقف کردند و به اجبار از ایران رفت. او که حالا ۸۶ سال دارد، ۴۵ سال بعد از توقف بازیگری همراه همسرش در استرالیا زندگی می‌کند.

صدای زن در کارهای مری آپیک

مری آپیک در گفت‌وگو با شبنم طلوعی

در این پادکست شبنم طلوعی با مری آپیک، بازیگر، رقصنده، کارگردان و تهیهکننده، در مورد زندگی‌ِ حرفه‌ای او از کودکی تا امروز، و سال‌های مهاجرت گفت‌وگو کرده است.

بیگانه؛ روایتی از مهاجران افغانستانی

معصومه عرفان

روزهای پرماجرا و شب‌های طولانیِ اندونزی دو خط عمیق و موازی نزدیک چشمانش کشیده و چهره‌اش را بیشتر شبیه به پدرش کرده، پدری که عکسش را از خانه تا اندونزی در جیب حمل کرده است.