امیر احمدی آریان که اکنون در نیویورک نویسندگی خلاق و ادبیات تطبیقی تدریس میکند بهتازگی رمان «وقتی نهنگ یونس را بلعید» را به زبان انگلیسی با انتشارات معتبر هارپر کالینز به چاپ رسانده است. او در دههی ۱۳۸۰ در روزنامههای ایران بیش از دویست مقاله در حوزهی نقد ادبی منتشر کرده و کتاب «شعارنویسی بر دیوار کاغذیِ» او یکی از مهمترین آثار در حوزهی نقد ادبی است. با او در مورد فعالیت ادبی، زندگی و مهاجرتشان است گفتگو کردیم.
کوچ مردم از جایی به جایی دیگر، شاید از صدها هزار سال پیش، بخش مهمی از زندگی انسان بوده است. برای فرار از ظلم و جنگ و بلایای طبیعی، یا فقر و بیماری، یا برای پیدا کردن غذا، کار، خانه و آب و هوای بهتر. در چند دههی گذشته، جمعیت فزایندهای به دلیل شرایط اقلیمی مهاجرت کردهاند، آنچنان که سام خسرویفرد در این گزارش شرح داده است.
الیاس علوی شاعر و هنرمند هنرهای تجسمی، در گفتگو با شبنم طلوعی از تجربهاش به عنوان مهاجر افغانستانی در ایران، و فعالیتهای هنریاش میگوید. متن بخشهایی از این گفتگو پیشتر در آسو با عنوان «وطن کجاست؟» منتشر شده است.
پس از فروپاشی رایش سوم، مردم آلمان دیگر کشورها را مقصر جنگ جهانی دوم میدانستند. در سال ۱۹۵۲، ۶۸ درصد از آلمانیهایی که از آنها نظرسنجی شده بود به این پرسش که چه کسی جنگ جهانی دوم را آغاز کرد پاسخی غیر از «آلمان» دادند، و چنین بود تا دههی ۱۹۶۰ که این عقیدهی عمومی به اقلیت رسید.
ارمنیهای ایران هر روز کمتر میشوند. هر بار که راه مهاجرت باز میشود، عدهای میروند و خیلی از شهرها از ارامنه خالی شده است. در آبادان قبل از انقلاب و جنگ، حدود دو هزار خانوادهی ارمنی زندگی میکردند و ارامنه برای خودشان چند مدرسه و کلیسا و انجمن داشتند. حالا اما، فقط یک ارمنی آنجا باقی مانده، که کلیددار تنها کلیسای سرپا ماندهی شهر است.
الیاس علوی، شاعر و هنرمند هنرهای تجسمی در گفتگو با شبنم طلوعی از تجربهی مهاجرت و دو دهه زندگی در ایران میگوید. الیاس شش ساله بود که پدرش پس از جان به در بردن از آخرین سوءقصد، با تفألی بر حافظ، تصمیم گرفت از روستایی در قلب کوهستانهای افغانستان به همراه خانواده به ایران مهاجرت کند. الیاس علوی اکنون در استرالیا زندگی میکند.