در قرن بیستویکم آثار زیانبارِ فساد ابعاد نگرانکنندهای یافته است. فساد کلان و استفادهی قدرتمندان از قدرت حکومتی برای چنگ انداختن خود و دوستانشان بر منابع گسترده، استبداد را تقویت میکند. قدرتمندان بهشدت میل دارند که تا ابد در قدرت بمانند و به دزدی ادامه دهند؛ آنها بخشی از ثروت مسروقه را صرف رشوه و سرکوب مردم میکنند تا قدرت را در دست خود نگه دارند. این وضعیت به اقتصاد کشورهای مبتلا به فساد بهشدت آسیب میرساند زیرا سرمایهای را که باید صرف کارهای سازنده شود به حسابهای بانکیِ نخبگان فاسد واریز میکند و به نابرابریِ توزیع ثروت دامن میزند.
منیره برادران، نویسنده و فعال حقوق بشر، و زندانی سیاسی در سالهای دههی ۶۰، در گفتگو با آسو دربارهی هویت ملی و چشماندازهای آیندهی ایران میگوید هویت ملی ما امروز مهمتر از همه دفاع از حقوق شهروندی، برابری، رعایت حقوق بشر، دموکراسی و مبارزه با بیعدالتیهای اقتصادی، قضائی و امتیازورزیهای حلقهی قدرت است.
بهتازگی عروسک باربی شصت ساله شد، پناهندگیِ جولیان آسانژ بعد از هفت سال لغو و او بازداشت شد و در نهایت سپاه پاسداران از سوی کاخ سفید به فهرست سازمانهای تروریستی افزوده شد. هر سه مسئله را میتوان در چارچوب جهانیشدن بررسی کرد. به سراغ دکتر «آرام حسامی»، استاد فلسفه و علوم سیاسی در کالج مونتگمری در ایالت مریلند آمریکا رفتیم و با او دربارهی جهانیشدن، مقاومت در برابر جهانیسازی و فرصتها و موانع پیش رو گفتوگو کردیم.
ده روز پیش از آن که شعلههای آتش کلیسای نوتردام را در کامِ خود فرو برد، ویکتور اوربان، نخست وزیر مجارستان، در سخنرانیِ پرشوری در آغاز کارزار انتخاباتیِ حزبش، «ائتلاف مدنی مجارستان»، گفت که در انتخابات ماه آیندهی پارلمان اروپا پای «تمدن مسیحیِ ما» در میان است.
چون پیوند عمیقی میان سلطهی مردانه و مشروعیت سیاسی وجود دارد، بسیاری از انقلابیون و ضدانقلابیون از شبح قدرت زنان برای بیاعتبار کردن حکومتی که قصد سرنگونیاش را داشتهاند، استفاده کردهاند. اما وقتی خودشان به قدرت رسیدهاند برای اعتبار بخشیدن به اقتدارِ خود از حقوق زنان کاستهاند.
در دوران تیرهوتار جنگ جهانی دوم، سرکوب سیاسی و تحمیل «مالیات بر ثروت» بر اقلیتهای دینی نویسنده و هنرمندی به نام آرام را به فرار از ترکیه وامیدارد. او در کلبهای جنگلی در روستایی واقع در مرز گرجستان شوروی مخفی میشود و خاطرات تلخ دوران کودکی و شوک روحیِ ]ناشی از نسلکشی ارامنه در[ سال 1915 را در ذهن خود مرور میکند.