از زمستان ۱۳۹۸ که جهان دچار ویروس کرونا شده، و هنوز نمیدانیم چه زمانی از آن خلاص خواهد شد، بحثهای زیادی دربارهی پیامدهای اجتماعی، اقتصادی سیاسی و فرهنگی این بیماری مطرح شده است. این گفتگوها به بررسی پیامدهای کرونا برای جهان ما، و برای ایران پرداخته است.
چند روز پیش در خیابانی در تهران چشمام خورد به پلاکاردی که در آن شهرداری از مالکانی تشکر کرده بود که در زمان همهگیریِ ویروس کرونا از مستأجران اجارهبها نمیگیرند. احتمالاً این اولینبار است که در فضاهای عمومی، مالک و مستأجر مورد خطابِ نهادهای رسمی قرار میگیرند. نظارت و دخالت دولت در بازار مسکن در این چند دهه به همین توصیهها و خط و نشانهای بیضمانت ختم شده است.
از زمستان ۱۳۹۸ که جهان دچار ویروس کرونا شده، و هنوز نمیدانیم چه زمانی از آن خلاص خواهد شد، بحثهای زیادی دربارهی پیامدهای اجتماعی، اقتصادی سیاسی و فرهنگی این بیماری مطرح شده است. این گفتگوها به بررسی پیامدهای کرونا برای جهان ما، و برای ایران پرداخته است.
در کشورهایی که رهبران مرد دارند به طور میانگین 214 نفر از هر یک میلیون نفر بر اثر ابتلا به ویروس کرونا جان باختهاند. در کشورهایی که رهبران زن دارند این رقم یک پنجم، یعنی 36 نفر از هر یک میلیون نفر، است.
در هنگام بحرانهای سیاسی، اقتصادی و اجتماعی، مردم به شدت وسوسه میشوند که برای دلیل تراشیدن برای امرِ غیرمنتظره به نظریههای توطئه روی بیاورند. به نظرم این امر سه علت دارد: حس از دست دادن کنترل، خلأ اطلاعاتی و معرفتی، و اضطراب ناشی از وقوع رویدادهای ناگوار.
تعطیلی ورزش برای ورزش زنان که در حالت عادی نیز همواره سرگرم مبارزه برای جذب منابع مالی، پخش تلویزیونی و دستمزد برابر بوده است، به معنای فاجعهی تمامعیار است.