«بخوان به نام ایران» عنوان کتابیست که زندگی داریوش و پروانه فروهر را از زبان فرزند آنها، پرستو روایت میکند. نسخهی چاپی این کتاب اولین بار در سال ۱۳۹۰ منتشر شد و حالا نسخهی شنیداری آن هر هفته از آسو منتشر خواهد شد.
هوشنگ گلشیری در زمستان ۱۳۷۷، پس از قتلهای سیاسی آن سال، نخست اینها را مینوشته تا بعد مصالح کارش کند، چنانکه خود نوشته «این که مینویسم واقعاً کار نیست. این تنها یادداشتی است، مادهٔ خامی که باید با همۀ آن اعماق ترکیب شود، یا تصاویری از آن اعماق را تزیین کند، واقعنما کند.» اما بعد تصمیم میگیرد که آن را مقالهای کنَد و به نشریۀ The New York Review of Books برای انتشار بسپارد.
«بخوان به نام ایران» عنوان کتابیست که زندگی داریوش و پروانه فروهر را از زبان فرزند آنها، پرستو روایت میکند. نسخهی چاپی این کتاب اولین بار در سال ۱۳۹۰ منتشر شد و حالا نسخهی شنیداری آن هر هفته از آسو منتشر خواهد شد.
در دو دههی اخیر رسانهها دستکم در ماه آذر دربارهی قتل روشنفکران ایرانی به دست حکومت ایران گزارش میدهند، با این حال بخش زیادی از این گزارشها به چندوچون و جزئیات ترورها اختصاص دارد. زنده نگاه داشتن یاد این کشتهشدگان بخشی از روند دادخواهی و مبارزه برای اجرای عدالت است. پادکست «قتلهای زنجیرهای» اما نه در قتل، که در زندگی مقتولان سیاسی ایران کندوکاو میکند و به دنبال پاسخ این سؤالات است که آنها چه کردند و چه میراثی از خود بهجای گذاشتند؟
محمد مختاری، شاعر، نویسنده و عضو کانون نویسندگان ایران از جمله قربانیان قتلهای سیاسی در ایران است. او از اوایل دههی هفتاد شمسی، به همراه گروهی از نویسندگان میکوشیدند تا کانون نویسندگان ایران را احیا کنند و همین مسئله، موجب خشم نهادهای امنیتی در ایران شده بود. از طرفی محمد مختاری، که تجربهی زندان در دههی شصت را نیز داشت، تحت نظر قرار گرفته بود و حتی اجازهی انتشار بسیاری از اشعارش را نیز پیدا نمیکرد.
سعید سلطانپور از نخستین جانباختگان دههی 60 است که پس از تیرباران، در خاوران به خاک سپرده شد. او شاعر، نمایشنامهنویس و عضو کانون نویسندگان ایران بود که ترانههای محبوبی از آلبوم «شرارههای آفتاب» همچون «سراومد زمستون» و «خون ارغوانها» از جمله سرودههای اوست. در گفتگوی زیر مهرداد بَران، آهنگساز، رهبر ارکستر و نوازندهای که این آلبوم را ساخته، خاطراتش از آن دوران را تعریف میکند.