تب‌های اولیه

ظهور مُد برابری‌طلبی

بارتون سوئِیم

محبوبیت سوسیالیسم در میان جوانان آمریکایی پدیده‌ای زیبایی‌شناختی و رفتاری است، ژستی معترضانه در برابر مادی‌گرایی موجود و ثروت‌اندوختگان بی‌مصرف نسل‌های گذشته. سوسیالیسم بر این اساس، نه به معنای مالکیت جمعیِ ابزارهای تولید بلکه بیشتر گرایشی است به تنوع نژادی، جلب حمایت دولت و نوعی آرمان هنرمندان نامتعارف‌. پس از مجموعه‌ای از شکست‌ها و رسوایی‌های اخلاقی، اهداف سوسیالیستی راه‌حل اقتصادیِ فوری و کارآمدی به نظر نمی‌رسد اما تا اندازه‌ای به عنوان رویکردی فرهنگی منطقی جلوه می‌کند.  

دزدسالاری‌ صلح جهانی را تهدید می‌کند

مایکل مندلبام

در قرن بیست‌ویکم آثار زیانبارِ فساد ابعاد نگران‌کننده‌ای یافته است. فساد کلان و استفاده‌ی قدرتمندان از قدرت حکومتی برای چنگ انداختن خود و دوستانشان بر منابع گسترده، استبداد را تقویت می‌کند. قدرتمندان به‌شدت میل دارند که تا ابد در قدرت بمانند و به دزدی ادامه دهند؛ آنها بخشی از ثروت مسروقه را صرف رشوه و سرکوب مردم می‌کنند تا قدرت را در دست خود نگه دارند. این وضعیت به اقتصاد کشورهای مبتلا به فساد به‌شدت آسیب می‌رساند زیرا سرمایه‌ای را که باید صرف کارهای سازنده شود به حساب‌های بانکیِ نخبگان فاسد واریز می‌کند و به نابرابریِ توزیع ثروت دامن می‌زند.

«خاطرات باد»؛ سکوت و انکار نسل‌کشیِ ارامنه در ترکیه

مارال دینک، دن فِینارو

در دوران تیره‌وتار جنگ جهانی دوم، سرکوب سیاسی و تحمیل «مالیات بر ثروت» بر اقلیت‌های دینی نویسنده و هنرمندی به نام آرام را به فرار از ترکیه وامی‌دارد. او در کلبه‌ای جنگلی در روستایی واقع در مرز گرجستان شوروی مخفی می‌شود و خاطرات تلخ دوران کودکی و شوک روحیِ ]ناشی از نسل‌کشی ارامنه در[ سال 1915 را در ذهن خود مرور می‌کند.

بگذاریم هنرمندان، نه سیاستمداران، آینده را بسازند

آگنی‌یژکا هولند

وقتی در ۱۵ سالگی تصمیم گرفتم که روزی کارگردان شوم، حرف مشهور لنین درباره‌ی سینما صادق به نظر می‌رسید؛ او سینما را «مهم‌ترین هنر» خوانده بود. میانه‌ی دهه‌ی ۱۹۶۰ بود و سینمای هنری، با آدم‌های خارق‌العاده‌ای مثل اینگمار برگمن، آلن رِنه، فدریکو فلینی، کارول رید، آندری وایدا و آکیرا کوروساوا، در اوجِ خود به سر می‌برد. همه‌ی این افراد تجربه‌ی مشترکی داشتند: همگی در دوران پختگی و بلوغ، فجایع جنگ جهانی دوم را از سر گذرانده بودند، هرچند برخی از آنها این فجایع را از نزدیک به چشم خود ندیده بودند.

«اگر پایت به اردوگاهی باز شود، دیگر روی آزادی را نخواهی دید»: جنگ چین با مسلمانان

 لی‌لی کو

مرکز شمارهی یک آموزش فنی و حرفه‌ای لیوپو را نمی‌توان نادیده گرفت. این مرکز به طور ناگهانی پیدا شد، اردوگاهی عظیم با مساحتی بیش از چند هکتار زمین زراعی. بیرون از این محوطه، که با دیوارهای سیمانی سفیدِ بلند، سیم خاردار و دوربین‌های نظارتی محاصره شده است، یک خودروی پلیس با چند نگهبانِ باتوم به دست گشت می‌زند. این مرکز، که در دو طرف یک بزرگراه قرار دارد، از بیشتر روستاهای اطرافش بزرگ‌تر است، و حدود 170 هزار متر مربع مساحت دارد. روی تابلوی سردر یکی از ساختمان‌ها نوشته شده است: «حراست از وحدت قومی».

آیا اریک هابسبام کمونیستی خطرناک بود؟

ریچارد جِی. اِوانز

اریک هابسبام، تاریخدان، که در سال ۱۹۱۷ همزمان با انقلاب روسیه متولد شد و در سال ۲۰۱۲ در  ۹۵ سالگی از دنیا رفت، استالینیستی راسخ به شمار می‌رود و برخلاف دیگر مورخین مارکسیست، از جمله ای‌ پی تامپسون و کریستوفر هیل، هرگز از عضویت در حزب کمونیست استعفا نداد و از تعهد به کمونیسم ابراز تأسف نکرد.

سعید پیوندی: هر گروه، انقلاب خاص خودش را می‎خواست

سعید پیوندی، جامعه‌شناس

گرایش ضد امپریالیستی یا ضد غرب برای اسلام‌گراها در واقع دشمنی‌ای یک‌جا با تمدن و سیاست غرب بود. در حالی‌که من و دیگر کنش‌گران چپ با سلطه‌ی اقتصادی و سیاسی کشورهای سرمایه‌داری بر ایران مخالف بودیم و کینه‌ای از تمدن غرب و دستاوردهای اومانیستی آن نداشتیم.

چرا بلاروس مرا به آینده‌ی اروپا امیدوار می‌کند؟

ناتالی نوگِرِد

در ماه دسامبر برای شرکت در سمیناری با حضور گروهی از مورخان اروپایی به مینسک رفتم. در چند مایلی پایتخت بلاروس از محل ارتکاب بعضی از بدترین جنایت‌های قرن بیستم به دست نازی‌ها و پلیس مخفی استالین دیدار کردیم. در این چند روز، با برخی از جوانان بلاروسی نیز صحبت کردم، جوانانی که مرا به آینده‌ی اروپای واقعاً متحد امیدوار کردند.