محمود درویش، مانند پیامبران، میان سه زمان: گذشتهی تراژیکِ «نکبت» فلسطینی، حالِ اشغال و تبعید، و آیندهای با امید به رهایی قرار دارد. زینت حلبی با قرار دادن او در چارچوب دوران روشنگری عرب و جهان پس-از-بهارِ عربی، رهایی فلسطین را به عنوان راهی برای رستگاری کل بشریت ارائه میدهد.
سفر کردن چیست و چه ارتباطی با آزادی دارد؟ سفر با «حضور» ما چه میکند؟ آیا عکسهایمان از سفر، واقعیتی از آن لحظه به ما نشان میدهند؟
رمان «مرا زبرا صدا کن»، دومین رمان آذرین فان دِرفلیت علومی، نویسندهی ایرانی-آمریکایی است که برندهی جایزهی بهترین رمان «انجمن قلم» آمریکا در سال ۲۰۱۹ شد. رمانی که خود او اینگونه توصیفاش میکند: «این کتاب، روانشناسی تبعید است.»
مهاجرت داخلی راهی برای پناه بردن به درونِ خود و بستن در به روی دنیاست، از جمله به روی همهی چیزهایی که شما را ناراحت میکنند یا آزار میدهند. مفهوم تبعید داخلی، اگر چه رابطهای تنگاتنگ با روسیهی قبل و بعد از انقلاب ۱۹۱۷ دارد، اما تنها با تجربهی شوروی مرتبط نیست و در مکانها و زمانهای دیگری هم وجود داشته است.
تبعیدیان قدیم و جدید بندرعباس این روزها با گسترش فضای شهری به این «خور» پناه بردهاند. خورخوابها با هر چه در دست دارند، مقوا و پارچه، چادری و خانهای در میان مجرای فاضلاب برپا کردهاند و تبعید خود را بدین شکل ادامه میدهند.
رمان دزاورینتال (از شرق برگشته/گمگشته، به زبان فرانسه) اولین کتاب نگار جوادی است که چند هفته بعد از انتشارش «جایزهی رمان اول» را در بلژیک به دست آورده: این کتاب داستانِ زندگیِ کیمیا، دختر داریوش، از مخالفان سیاسی رژیم شاه است. رمانی است دربارهی تبعید شدن به اروپا. اما این کتاب تاریخ ایران هم هست، تاریخی که از منظر ماجراهای یک خانوادهی ایرانی روایت میشود.