انسانها در کودکی و سالخوردگی نیاز به توجه ویژه دارند. همهگیری جهانیِ ویروس کرونا در سال ۲۰۲۰ این موضوع را بسیار روشن کرده است: میلیونها نفر در سراسر جهان مجبور به نگهداری از کودکان در خانه شدهاند و میلیونها نفر، حتی وقتی از نظر فیزیکی نمیتوانستند نزدیک مادربزرگها و پدربزرگهایشان باشند سعی کردهاند که از آنها مراقبت کنند. کووید-۱۹ به ما یادآوری کرده است که چقدر مراقبت از کودکان و سالخوردگان ضروری است.
از یک جهت، تاریخ بشر را میتوان فهرستی طولانیِ غمانگیزی از سنگدلی و بیرحمی دانست: جنگ، بردهداری، نسلکشی، و آزار و اذیت سیاسی. از جهت دیگر، به روشنی میتوان خطوط اصلیِ پیشرفت اخلاقی را دید. در واقع، تنها در دو قرن گذشته دو انبساط چشمگیر در «دایرهی اخلاق» رخ داده است. اولی عبارت بود از جابهجایی از «حقوق قبیلهای» به حقوق بشرِ جهانشمول. دومی عبارت است از تعمیم مستمر حقوق اخلاقی به موجودات غیربشری.
کتاب عظیم جوزف هنریک، عجیبترین مردم جهان، خیلی زود به اثری در یک ژانر خاص تبدیل شده است: چیزی که شاید بتوان آن را «تکاملگرایی اجتماعیِ معاصر» نامید که به دست فردی دانشگاهی برای مخاطبی عام و عمدتاً غیردانشگاهی نوشته شده است. شناختهشدهترین اثر در این ژانر کتابِ جَرِد دایموند با عنوان تفنگها، میکروبها، و فولاد (1997) است.
هنوز راه درازی در پیش است تا دانشمندان بتوانند با استفاده از علمِ ژنتیک میزان هوش افراد را پیشبینی کنند. اما حتی همین حالا هم میدانیم که این امر تأثیرات اجتماعیِ نگرانکنندهای دارد.
استیفن اَسما استاد فلسفهی کالج کلمبیا در شیکاگو است که زمانى از اهالى خوشبخت جبههى مخالفین دین به شمار مىآمد. اکثر آثار و نوشتههای قدیمی او شامل نقدهاى «بسیار تندى» علیه دین بود. او با اشتیاق فراوان برای نشریات مختلف سکولار و شکگرا مطالبی مینوشت و حتى نامش در فهرست افراد نام برده در کتاب «دوزخیان» به چشم مىخورد، کتابى که خوشبختانه تا به حال از آن بىخبر بودم.
روانشناسان تکاملی و اجتماعی به ما میگویند که انسانها تمایلی عمیق و ریشهدار به اعتماد نکردن به «دیگری» دارند، یعنی به مردمی که به گروه یا اجتماع ما تعلق ندارند. اما یادآوری میکنند که سرشت ما جنبهی به همان اندازه مهم دیگری هم دارد.