«زابل از هیچچیز به اندازهی فراموشیِ اجتماعی نمیترسید، چیزی که تمام عمرش را صرف مبارزه با آن کرد و متأسفانه امروز جامعهی ما به آن دچار است. بهعنوان اولین کار باید به صدای زابل و نویسندگانی همچون او گوش فرا دهیم، به او و آثارش که گواهی بر تاریخ فراموششدهی ماست.»
سیاستِ تاریخسازی دست در دست شرکتهای بزرگ پیمانکاری و ساختوساز، با مدیریت حاکمان آل سعود، به دنبال جا انداختن روایتِ باب میلِ خود از تاریخ عربستان است و چهره و معماریِ شهرهای مهم کشور را هم بر اساس همین روایت تغییر میدهد.
چند سالی است که مرسن به داستانِ آدمهای مختلف گوش میدهد، روایتِ آنها را مینویسد، و با صدای گرمش برای ما تعریف میکند.
بسیاری از کشورهایی که رأی ممتنع دادند، از جمله کشورهایی هستند که قبلاً برای این نوع تصمیمها رأی منفی میدادند. این واقعیت که حتی این دسته از کشورها رأی ممتنع دادهاند نشان میدهد که این بار وجدان سیاستمداران و دیپلماتهای این کشورها بر اثر وضعیت وخیم حقوق بشر در ایران، بهویژه قتل و شکنجهی کودکان و زنان، تکان خورده است و حاضر به حمایت از جمهوری اسلامی ایران نیستند.
این اولین بار است که یک نهاد مردمیِ بینالمللی پس از مدت کوتاهی از وقوع جنایت در ایران رسیدگی حقوقی به آن را بر عهده میگیرد. این سرعت عمل سبب شد تا نه تنها شهادتها و رنج قربانیان این جنایت، تازه و دستنخورده به گوش قضات و جهانیان برسد بلکه در فاصلهی کوتاهی، داغداران و دادخواهان، روند دادخواهیِ ترمیمبخشی را تجربه کنند که در عین قدرتمند کردن آنها و ایجاد همدلی اجتماعی با ایشان، به مبارزهی دادخواهانهی آنان ابعاد تازهای میبخشد.
احتمالاً اگر با هریک از بازماندگان سال ۶۷ صحبت کنید کلمهی ساک را به مثابهی نوعی کلیدواژه از آنها خواهید شنید. ماجرا برای همهی ما اینطور شروع شد که یکی یکی به خانوادهها تلفن میکردند که بیایید ساکتان را تحویل بگیرید. یکی دو نفر از هر خانواده میرفتند و ساکی را که وسایل باقیمانده از زندانی اعدامشده بود به آنها تحویل میدادند.