سازمان ملل میگوید که زبان از بیان آنچه در سوریه میگذرد ناتوان است اما ما، امضاکنندگان این نامه، چند کلامی داریم که با دولتها، مجالس، رأیدهندگان، و رهبران فکریای در میان بگذاریم که نظام حقوقی جهانی تا کنون به آنها وابسته بوده است.
ماشا جِسِن به عنوان یک محقق، یک مهاجر، و یک زن تراجنسیتی، نگاه انتقادی و اثرگذاری به بسیاری از مسائل و مشکلات دنیای معاصر دارد، مسائل و مشکلاتی که او راه حل آنها را در بهرهگیری ما از «حق انتخاب» برای بازآفرینی هویت شخصیمان مییابد، و در سخنرانی زیر به تشریح آن میپردازد.
در جوامع دموکراتیک امروزی، بسیاری از شهروندان وجود و بقای «دموکراسی» را امری مسلم و تضمینشده میدانند. در این در حالی است که، در سالهای اخیر، بنیانهای دموکراسی در بسیاری از کشورها در معرض خطر قرار گرفتهاند. دههها پیش از این، توماس مان، نویسندهی تبعیدی آلمانی، در کتاب «پیروزی آیندهی دموکراسی» (۱۹۳۸) در این باره به ما هشدار داده، و نکات آموزنده و امیدوارکنندهای به ما میگوید.
یک بار دیگر، در صبح پانزدهمِ یک ماه مارسِ دیگر، بر میخیزم و به نسخهی جوانترِ خودم میاندیشم، همان منِ سادهترِ خودم در شش سال پیش: صبح پانزدهم مارس سال 2011. در آن روز، نفسها را در سینههایمان حبس کرده بودیم و چشم به صفحهی تلویزیون دوخته بودیم و منتظر بودیم که ببینیم چه میشود. آیا سوریها آن کار غیر قابل تصور را خواهند کرد؟ آیا عاقبت قیام خواهند کرد؟ و آنان به پا خواستند و ما به تماشا نشستیم.
تاریخ و سرگذشت سیاهپوستان آفریقا مملو از درد و رنجی است که هنوز به درستی به بیان در نیامده و به طور کامل روایت نشده است. لبینا حمید، زن هنرمند آفریقاییتبار بریتانیایی، که در سال ۲۰۱۷جایزهی معتبر «ترنر» را به خود اختصاص داده، با نقاشیهای خود این درد و رنج را روایت میکند.
روزی که با موگوروسی موتشومیِ کارتونیست دیدار کردم، یک دسته یادداشت به من داد و گفت: «با صدای بلند بخوانشان.» در حالی که در اتاق نشیمن کمنور آپارتمانش در نزدیکی کیپ تاون نشسته بود، گفت: «بیشتر کارها را خودت باید انجام بدهی، چون من واقعاً خودم نمیتوانم نوشتههایم را بخوانم. واقعاً چشمم نمیبیند.»