شواهد فزاینده در حوزههای روانشناسی و عصبپژوهی حاکی از آن است که اَعمال محبتآمیز سلامت ذهنی را تقویت میکند، تندرستیِ جسمانی را بهبود میبخشد و حتی طول عمر را افزایش میدهد. محبت نه تنها برای طرف مقابل بلکه برای خود فردِ مهربان هم مفید است.
تصویر بنجامین فرنتز در فیلمهای مستند «حسابدار آشویتس»، «تعقیب کیفریِ شر» و «ما اکنون نخواهیم مُرد»، کالنقش فیالحجر در خاطرم نقش بسته است. چندی قبل هنگام گوش سپردن به سخنان او در مستند «تاوان»، سرودهای از ماریو بِنِدِتی، شاعر اروگوئهای، به ذهنم خطور کرد: «چه خوش است آنکه دانم/که تو در میانِ مایی».
با گریختن از تنهایی، شانسِ خلوت را از دست میدهید: آن حالت شکوهمندی که در آن میتوان «به افکار خود سامان داد»، تأمل کرد، اندیشید، آفرید ــ و بنابراین، در نهایت، به ارتباط معنا و جان بخشید.
کودکان از سنِ بسیار کم با افسانهها و اطلاعات گمراهکننده، آن هم نه فقط دربارهی رویدادهای جاری بلکه همچنین دربارهی شرح حالِ بشر ــ هویت، خاستگاه و سرگذشتمان ــ بمباران میشوند.
چگونه در دوران ظلمت، تسلی و آرامش پیدا کنیم؟ از زندگی و مبارزهی واتسلاو هاول، روشنفکر و سیاستمدار چک چه میآموزیم؟ او به چه امیدی در تاریکترین روزها زنده و مقاوم ماند؟
میخائیل شیشکین تنها نویسندهی معاصرِ روس است که هر سه جایزهی ادبیِ مهم «بوکر روسی»، «کتاب پرفروش ملی روسی» و «کتاب بزرگ» را به دست آورده است. او در سوئیس زندگی میکند و آثارش به حدود ۳۰ زبان ترجمه شده است.