تجربیات ترکیه نمونهی روشنی است از اینکه در کشوری با ساختار موزائیکی متشکل از قومیتها و ملیتهای گوناگونی که هر یک زبان خود را دارند، هرگونه سیاست هویتگرا، و بهویژه ملی/مرکزگرا، به شکافهای قومی دامن میزند، و وضعیت معمولاً برگشتناپذیری را به وجود میآورد که عموماً به فاجعه میانجامد.
۷۵ سال پس از پایان جنگ، ما آلمانیها باید از بسیاری دستاوردها خوشحال باشیم. اما هیچ یک از این دستاوردهای مثبت جاودانه نیست. به همین دلیل است که نباید از یاد برد که ۸ مه پایان آزادسازی نبود ــ حفظ آزادی و دموکراسی وظیفهای ابدی است که از آن روز به ما سپرده شده است!
شمارهی ویژهی «بررسی ادبی نو» به حکومت استعماری تزاری و اتحاد جماهیر شوروی، و همینطور نفوذ پسااستعماری روسیه میپردازد. مقالاتی در مورد ادبیات و استعمارزدایی در تاجیکستان، بازگشت افکار ضدفمینیستی در قزاقستان، و زدودن تاریخ استعماری در روسیه از دیگر مطالب این شماره محسوب میشوند.
در این دوران بحرانی با دو انتخاب فوقالعاده مهم مواجهایم. اولی بین نظارت تمامیتخواهانه و توانمندسازی شهروندان است. دومی بین انزوای ملیگرایانه و همبستگی جهانی است.
میشد که این طور نشود اما یکی از فجیعترین هفتهها در تاریخ پزشکی دنیا و اقتصاد جهان در حالی پایان یافته که کشورها یکی پس از دیگری به دامن ناسیونالیسم پناه بردهاند. آنها دارند تکتک و هر یک به شیوهی خود با ویروس کرونا مبارزه میکند.
پیشآهنگان هنر ملی عموماً دو نوع هستند. بعضی گروهها مانند دیوارنگاران انقلابیِ مکزیکی، آگاهانه قصد دارند جنبهای از کشور خود را به تصویر کشند: مردمش، مناظرش، و فرهنگش. برخی دیگر، مانند اکسپرسیونیستهای انتزاعیِ آمریکایی، سبک یا رویکردی نو را تکامل میبخشند و از مرزهای زیباییشناسی موجود گذر میکنند، پیشرفتی که تنها بعدها ممکن است با کشور مبدأ خود مرتبط شود.