شیرین عبادی، وکیل نرگس محمدی و نازنین زاغری همزمان با آغاز اعتصاب غذای موکلانش در اعتراض به دسترس نداشتن به امکانات ضروری درمانی، گفت: «حکومت ایران مرگ تدریجی زندانیان سیاسی و عقیدتی را تدارک دیده است.»
نسرین ستوده با اعتصاب غذای خود این بار وکالتِ عدالت را در ایران بر عهده گرفته است. دفاع از نسرین ستوده دیگر تنها دفاع از یک زن آزادیخواه ایرانی، یک وکیل شجاع دادگستری، یا حتی دفاع از همهی متهمان سیاسی، مذهبی یا اقلیتها و محرومانی نیست که او از آنها دفاع کرده بود. دفاع از نسرین ستوده، دفاع از بنیانهای عدالت در جامعهی ایرانی است.
ما زندانیان نیز اخباری را میشنویم. اعتراضهای خیابانی، دستگیری و بازداشت، و بازداشت و بازداشت که شاهد آن هستیم. در کنج عزلت و زندان به رؤیاهایم پناه میبرم.
ردپای نسرین ستوده در کنار لیست بیشمار محکومان امنیتی و هر کجا که نشانی از بیعدالتی است حک شده، از فعالان حقوق زنان و وکلای مدافع حقوق بشر گرفته تا کارگران، دختران خیابان انقلاب، روزنامهنگاران، دانشجویان و کودکان محروم به اعدام.
زندانی کردن نسرین ستوده بیمعنی است. او چه این طرف میلهها باشد چه آنطرف، همان آدم است. با همان دقت و وسعت نظر. محدود کردن بدن او به یک چاردیواری از زیباییِ او نمیکاهد. از شما اما چرا.
نسرین ستوده، در تمام سالهایی که از دور و نزدیک میشناسمش، نمادی از همان شجاعتی است که خودش میگوید مسری است. نمادی از زنان و مردانی که تهدید و احضار و بازداشت و شکنجه صدای حقطلبیشان را خاموش نمیکند و در کورهراههای سخت و تاریک پیش رو، یادمان میآورند که نترسیم و نگذاریم که صدایمان را در گلو خفه کنند.