ما چگونه منازعات را بازنمایی میکنیم و به تصویر میکشیم؟ هنر چه برخوردی با جنگ دارد؟ آیا ما واقعاً میتوانیم از دل جنگ و وحشت، زیبایی خلق کنیم؟ و بهترین شیوه برای به یاد آوردن جنگ چیست، و برای به خاطر سپردن آنهایی که بر اثر جنگ میمیرند؟
غیرنظامیان همواره به طرق مختلف با جنگ مرتبط بودهاند، از یک سو به عنوان هدف حملات، از سوی دیگر به عنوان شرکتکنندگان در جنگ و گاهی به عنوان مشوقین آن. مارگارت مکمیلان، استاد تاریخ دانشگاه آکسفورد در سومین سخنرانی از مجموعه سخنرانیهای خود، به تاریخچهی نقش غیرنظامیان در جنگها میپردازد.
چرا انسانها میجنگند؟ کسب منفعت، دفاع از شرافت، فرار از مجازات، گریز از فقر، هیجانطلبی، حس رفاقت بین همرزمان یا ...؟ آیا سرباز بودن و جنگیدن در طول تاریخِ نبردها همواره به یک معنا بوده است؟ از تجربهی سربازان در جنگها چه میدانیم؟
از آتشبس موقت جنگ جهانی اول در کریسمس 1914 چه میدانیم؟ چرا گرامیداشت این رویداد به تجارتی سودآور تبدیل شده است؟ آیا قدردانی از کهنهسربازان را میتوان گرامیداشت جنگ شمرد؟
روایتی که در ادامه میخوانید تابستان گذشته در نیویورک تایمز منتشر شده است. این گزارش حاصل 18 ماه کار تحقیقی است، و ماجرای فاجعهای را بازگو میکند که«دنیای عرب»، این دنیای ازهمگسیخته، از زمان حمله به عراق در سال 2003 متحمل شده است. حملهای که به ظهور داعش یا «دولت اسلامی عراق و شام» و بحران جهانگیر پناهجویان ختم شد.
در ابتدای جنگ جهانی اول، حدود دو میلیون ارمنی در امپراتوری عثمانی میزیستند. در پایان جنگ، تنها اندکی از آنها باقی مانده بودند. این مقاله با مرور نسلکشی ارامنه نشان میدهد که این نسلکشی نه پدیدهای واحد بلکه فرایندی چندبعدی بود.