سیاستِ یک بام و دو هوا در گفتمان حجاب
کریستیانه هافمن
چرا مناقشهی کنونی بر سر«پوشش زنان» نشانهی مردسالاری است؟ چرا میتوان بدن زن را میدان نبرد سنت و مدرنیته دانست؟ آیا پیروزی احتمالی نظام سرمایهداری در این مبارزه را باید به فال نیک گرفت؟
چرا مناقشهی کنونی بر سر«پوشش زنان» نشانهی مردسالاری است؟ چرا میتوان بدن زن را میدان نبرد سنت و مدرنیته دانست؟ آیا پیروزی احتمالی نظام سرمایهداری در این مبارزه را باید به فال نیک گرفت؟
آیا نژادپرستی «طبیعی» است؟ چگونه میتوان نژادپرستی را از ذهن زدود؟ چه کسانی بیش از دیگران مسئولیت دارند که با نژادپرستی مبارزه کنند؟
به رغم مسائل و مشکلات بنیادینی که شایان توجه سران مملکت و رسانههای ایران است، دیدار بین دو همبند پیشین، فائزه هاشمی و فریبا کمالآبادی، بخش عمدهای از توجهها را به خود جلب کرده است. این دیدار و واکنشها چه تصویری از اکنون و آیندهی ایران ترسیم میکند؟
این مقاله به بررسی دو کتابی اختصاص دارد که با ارائهی تحلیل مبسوطی از مطالعات موردی و تمرکز بر تحولات اخیر در اروپا نشان میدهند که بر خلاف تصور رایج و به رغم پیدایش هویتهای پساملی، ملت و ملیگرایی همچنان اهمیت دارند. به نظر نویسنده، به پژوهشهایی نیاز داریم که به معضلِ تعریفِ ملیت بپردازند.
نویسندهی مقاله، که نزدیک به دو دهه از عمر خود را به پژوهش و فعالیت در نظام حقوقی آمریکا اختصاص داده، با تشبیه محاکمهی (دادگاه انقلاب،1360) تعدادی از اعضای شورای انتخابی ملی بهائیان ایران به"نمایشی" در چند"پرده"، بعضی از اشکالات صوری و محتوایی این"نمایش"را برمیشمارد.
آزادی دینی به یکی از مسائل مهم در سیاستِ جهانی تبدیل شده است. این مطالعه به بررسی تبعیض مذهبی بین سالهای 1990 و 2008 علیه 47 اقلیت دینی در 17 کشور مسلمانِ خاورمیانه با استفاده از دادههای پروژهی "دین و حکومت" اختصاص دارد. بررسی تبعیضهای دینی به تفکیک اقلیتها صورت میگیرد.
در تحقیقی کیفی و از طریق مصاحبههای نیمهساختار یافته با ایرانیان نسلِ دوم در سه کشور، پژوهشگر به بررسی دیاسپورای ایرانی پرداخته و میکوشد نشان دهد که گفتمانهای ملّی، یگانه عامل تعیین هویّت نیستند و عناصر مهم دیگری چون هویّت دینی تأثیری گاه تعیینکننده دارند.
در ایرانِ دوران هخامنشی وفاداری به شاه مهمترین عنصر هویّت بود. با تدوین قوانین یهودیت، مسیحیت و آیین زرتشتی در زمان ساسانیان و پیرو آن با ظهور اسلام، وفاداری به دین به عنصر اصلی هویّت ساکنان خاور نزدیک تبدیل شد. اما پایاترین و نافذترین تأثیر در شکلگیری هویت از آنِ فرهنگ و زبان بوده است.