این گزارش، شرحی است از زندگی و جنگ در کردستان در سالهای اول بعد از انقلاب ۵۷، به روایت عکسهایی از برخی از برجستهترین عکاسان ایران و جهان.
سهیل پارسا کارگردان ایرانی-کانادایی که به پاس چند دهه فعالیت ارزشمندش در هنرهای نمایشی کشور کانادا به تازگی برندهی جایزهی «باربارا همیلتن» شده، با شبنم طلوعی دربارهی زندگیاش در ایران و سالهای پس از مهاجرت گفتگو کرده است.
هنگامی که برای نخستین بار در بهار ۱۳۶۱ حکومت اسلامی کارزار تازهای را در رسانههایش به راه انداخت تا در آن با پخش «اعترافها» و خودزنیهای دگراندیشان و دگرباوران، ظلمت فقاهتیاش را بگستراند، یکباره به یاد محاکمات مسکو در پایان دههی ۱۹۳۰ افتادم. نمیشد این نمایشهای تلویزیونی را دید و به یاد محاکمات مسکو نیفتاد، محاکماتی که حاصل و عامل ایجاد دورانی دهشتبار در تاریخ شوروی بود که از آن با نام دوران تصفیههای خونین استالینی یاد میشود.
بسیاری گفتهاند که انقلاب ۵۷، رخدادی بیسابقه بوده است و در تاریخ انقلابها نظیر و پیشینهای ندارد. به نظر من انقلابی که ما همه به عنوان انقلابی بدون تاریخ میشناسیم، در عالم نظر، تاریخ و شناسنامه دارد. اگر تاریخ و شناسنامهی آن را به درستی میشناختیم، انقلاب ایران نباید به این شیوه اتفاق میافتاد تا ما را به سرنوشت هولناک امروزی دچار کند.
انقلاب مشروطه و انقلاب سال ۵۷ چه شباهتها و تفاوتهایی دارند؟ چه عواملی مانع تحقق آزادی، عدالت و مردمسالاری در دوران مشروطه شد؟ حضور جبههی ملی و احزاب چپ در مجلس و دولت چه تأثیراتی داشت؟ اینها و پرسشهایی دیگر از این دست را در گفتگویی با کاظم کردوانی، جامعهشناس، در میان گذاشتهایم.
صدایش دیگر آن صدای مطمئنِ همیشگی نبود. میگویم خوب؟ چرا حالا یکمرتبه اینقدر سخت شد؟ تا چند ماه پیش حاضر نبودی برای دیدن دخترت به خارج بیائی میگفتی او بیاید، ببیند، شرایط را ببیند، به همین جا عادت کند بداند که همان آیندهای را که برایش رفته باید همینجا پیداکند.