در اینجا مایلم با عنایت به برخی از نظرات شما که شاید نیاز به تدقیق و تأمل داشته باشند پرسشهایی را مطرح کنم و نکاتی را در میان بگذارم. با این امید که قابلیت اندیشیدن داشته باشند و گفتوگوهای بیشتری را موجب شوند.
پیش از هر چیز باید به دقت واقعیتِ افسانههای رایج دربارهی مقاومتِ خشونتپرهیز را برملا کنیم ــ همان افسانههایی که میگویند این مقاومت منفعل، ضعیف یا بیفایده است، یا اینکه فقط در صورتی مؤثر است که طرفِ مقابل به اخلاق بها دهد.
مشارکت زنان در کارزارهای مقاومت مدنی برای موفقیت این کارزارها ضروری است. از زمان جنگ جهانی دوم تا کنون فقط تعداد بسیار کمی از جنبشهای مقاومت مدنی که زنان در صفِ اول آنها حضور نداشتهاند، به موفقیت دست یافتهاند.
یک راه برای اینکه به دشمن نشان دهیم که نمیتواند همیشه همهی مردم را کنترل کند این است که با او شوخی کنیم. جانجیرا سومباتپونسیری، متخصص علوم سیاسی، در کتاب شوخطبعی و مبارزهی خشونتپرهیز در صربستان میگوید که شوخطبعی میتواند کارکردهای کاملاً مشخصی در مبارزهی خشونتپرهیز داشته باشد.
هنرمندان و موسیقیدانان اغلب نقش مهمی در مقاومت مدنی دارند ــ هم از طریق مشارکتِ شخصی و هم از طریق ثبت و زنده نگه داشتن یاد و خاطرهی رویدادهای دوران انقلاب.
اعتصاب غذا، خودسوزی و نظایرِ آنها شیوههایی خشونتپرهیزند زیرا کسی که این اقدامات را انجام میدهد به دیگران آسیبِ جسمانی نمیرساند یا آنها را به این کار تهدید نمیکند. آنانی که چنین اقداماتی را انجام میدهند، میخواهند پیام روشنی بفرستند: علتِ درد و رنجِ من را از میان بردار تا بتوانیم حل اختلافِ خود را آغاز کنیم.