تب‌های اولیه

میخائیل گورباچف: مردی که عمیقاً به شوروی تعلق داشت

ماشا گِسِن

گورباچف، آخرین رهبر اتحاد جماهیر شوروی کوشید تا کشورش را مدرن کند و اصلاحاتی در آن انجام دهد، امری که باعث فروپاشی شوروی و تغییری عظیم در جهان شد. اما در نهایت او نیز هرگز نتوانست کشورش را چیزی جز یک امپراتوری تصور کند.

یک کتاب: «گورباچف از مشکلات جهانی می‌گوید»

عرفان ثابتی - سپهر عاطفی

چگونه می‌توان سیاست و اخلاق را با یکدیگر آشتی داد؟ امنیت جمعی به چه معناست و چه خطراتی صلح و آینده‌ی بشر را تهدید می‌کند؟ جهانی شدن ناموزون چیست و چه ارتباطی با خیزش پوپولیسم و افول دموکراسی در جهان دارد؟

طنازی ما را همیشه‌ نجات می‌داد: طنز در دوران استالین

جاناتان واترلو

استالینیسم. این کلمه ده‌ها واژه را به ذهن تداعی می‌کند اما «خنده‌دار» معمولاً یکی از آن‌ها نیست. «کلمهی اس» اکنون مترادف با کنترل وحشیانه و همه‌جانبهی دولتی است و جایی برای خنده و هر گونهی دیگری از مخالفت باقی نمی‌گذارد. با این حال، انبوهی از دفترهای خاطرات روزانه، خاطرات و حتی بایگانی‌های دولتی نشان می‌دهد که مردم به شوخی کردن و لطیفه ساختن دربارهی زندگی عموماً وحشتناکی که زیر سایهی گولاگ با آن مواجه بودند ادامه می‌دادند.

دگراندیشان شوروی چگونه به سلطه‌ی «اخبار جعلی» پایان دادند؟

گال بکرمن

اتحاد جماهیر شوروی، به عنوان یک رژیم تمامیت‌خواه و سرکوبگر، با آزادی بیان مخالف بود. با این حال، عده‌ای از دگراندیشان این کشور، به کمک شهروندان عادی و اعضای جامعه‌ی مدنی، راه‌های مؤثری برای انتشار حقایق، افشای اخبار جعلی، و مبارزه با سانسور دولتی پیدا کردند.

مسکو، تابستان ۱۹۸۷

سرور کسمایی

در روزهای پایانیِ تابستان ۱۹۸۷، به لطف بورس دانشجویی دولت فرانسه، برای تکمیل تحصیلاتم در زبان و ادبیات روسی با چمدانی پر از کاغذ توالت و کیسه‌ی پلاستیکی به مسکو رسیدم. شهر برای بزرگداشت هفتادمین سالگرد انقلاب اکتبر آماده می‌شد.