اگر عقیده داشته باشیم که انسان دست به هر کاری میزند تا زنده بماند، در این صورت وقتی کسی تصمیم میگیرد که بدنش را از غذا محروم کند حیران و نگران خواهیم شد.
اعتصاب غذا، خودسوزی و نظایرِ آنها شیوههایی خشونتپرهیزند زیرا کسی که این اقدامات را انجام میدهد به دیگران آسیبِ جسمانی نمیرساند یا آنها را به این کار تهدید نمیکند. آنانی که چنین اقداماتی را انجام میدهند، میخواهند پیام روشنی بفرستند: علتِ درد و رنجِ من را از میان بردار تا بتوانیم حل اختلافِ خود را آغاز کنیم.
از آزادی ناظم حکمت تا آغاز دههی هشتاد بجز چند اعتصاب غذای چندروزه، چندان خبری از اعتصاب غذای معترضان نبود. اما پس از کودتای نظامی سال ۱۹۸۰ و سرکوب مخالفان کُرد و چپگرا، اعتصاب غذا و روزهی مرگ در ترکیه، بهویژه در بین گروههای رادیکال چپ، رواج یافت و به سنتی تاریخی بدل شد. در حوالی کودتای سال ۱۹۸۰ در ۱۲ زندان ترکیه، بهویژه زندانهای دیاربکر، استانبول و آنکارا تعداد زیادی از زندانیان دست به اعتصاب غذا زدند.
از «روزهداری تا مرگ» چه میدانیم؟ آیا میتوان این روش را یکی از انواع «مؤثر» اعتراضهای مدنی خشونتپرهیز دانست؟ چرا ایروم شارمیلا دیگر نمیخواهد که «نماد مقاومت مدنی» باشد؟