تب‌های اولیه

چگونه لیبرالیسم در اروپای شرقی به «خدایی شکست‌خورده» مبدل شد

ایوان کراستف، استفان هولمز

برای توصیف تلاش کشورهای کمونیست پیشین برای تقلید از غرب پس از ۱۹۸۹ از اسامی مختلفی استفاده شده است ــ آمریکایی‌شدن، اروپایی‌شدن، دموکراتیک‌شدن، لیبرال‌شدن، توسعه، ادغام، سازگار‌شدن، جهانی‌شدن ــ اما معنای آن‌ها همواره مدرن‌شدن از راه تقلید و ادغام‌شدن از راه همانند‌سازی بوده است.

لحظه‌ی خودکشی سیاسی بریتانیا

ریچارد اوانز

دموکراسی به دردسر افتاده است. دیدگاه خوش‌بینانه‌ای که پس از سقوط کمونیسم جهان را فراگرفته بود در حال محو شدن است. سال گذشته نشریه‌ی اکونومیست در نمایه‌ی سالانه‌ی خود از دموکراسی در جهان، ۸۹ کشور را تنزل داد، سه برابر بیش از کشورهایی که ترقی کرده بودند. از ویکتور اوربان در مجارستان گرفته تا رودریگو دوترته در فیلیپین، از نیکولاس مادورو در ونزوئلا گرفته تا ولادیمیر پوتین در روسیه و دانیل اورتگا در نیکاراگوئه، رهبران مقتدر در حال سرکوب آزادی‌های مدنی و حقوق بشر هستند. 

مشکل واقعی پوپولیسم نیست

جیسون فرنک

مفاهیمى که براى درک عالم سیاست به کار مىبریم همواره بر خودِ سیاستهایى که به توضیح آن مىپردازد، تأثیر می‌گذارد این مفاهیم به روشن شدن جنبههایى از یک متن سیاسى کمک مىکنند اما دیگر جنبهها را به طور کلى تیره و تار مىسازند.

سهم تئاتر در سقوط دیوار برلین

اندرو دیکسون

سی سال قبل در ۴ نوامبر ۱۹۸۹ شمار فراوانی از شهروندان آلمان شرقی به میدان الکساندرپلاتس در برلین دو‌شقه‌شده‌ی آن زمان هجوم بردند تا به حکومت این کشور اعتراض کنند. «جمهوری دموکراتیک آلمان» در حال فروپاشی بود. اریش هونِکِر، رهبر منفور کشور، از قدرت کنار زده شده بود. هزاران نفر از کشور گریخته بودند. پنج روز بعد، پس از آن که یکی از مسئولان حزب به اشتباه اعلام کرد که هر کس بخواهد می‌تواند کشور را ترک کند، تعداد زیادی از مردم از دیوار بالا رفتند.

در اروپای شرقی چه می‌گذرد؟

شان واکر

ماچِی گرابسکی از طبقه‌ی سی و دوم برج اولیویا استار در گدانسک، لهستان، به چشم‌انداز خیره‌کننده‌ی دریای بالتیک می‌نگرد. او می‌گوید: «بچه‌هایم هرگز دوران تاریک و مصیبت‌زده‌ی دهه‌ی ۱۹۸۰ را ندیدند. حالا خیلی‌ها اوضاع فعلی را بدیهی فرض می‌کنند.»

زیبایی‌شناسی سانسور هیچ فایده‌ای ندارد

جمشید برزگر در گفتگو با مانی تهرانی

سانسور در تاریخ همه‌ی کشورها وجود داشته اما کشورهای پیشرفته تلاش کرده‌اند تا از این تاریخ عبور کنند. مثل کشورهای اروپایی که در دوران قرون وسطی کلیسا بر آن‌ها حاکمیت داشت و سانسور هم به حدی وجود داشت که حتی فردی مثل گالیله به دلیل بیان نظریات علمی‌اش محاکمه شد.

اروپا به انقلاب فرهنگیِ دیگری نیاز دارد

آندره ویلکنس

در سال ۱۹۸۹ میخائیل گورباچف از جمهوری دموکراتیک آلمان دیدار کرد و به رهبران این کشور هشدار داد که اگر تغییر نکنند، زیر پای تاریخ له خواهند شد. در آن زمان، من در برلین شرقی دانشجو بودم. تماشاخانه‌ها و کلیساها به تریبون اصلیِ دموکراسی واقعی تبدیل شدند. گروه‌های موسیقی راک سرود تغییر می‌سرودند و دیگر به سانسور حکومتی اهمیت نمی‌دادند.

روح نظام اخلاقی قرآن با نظام تبعیض به هیچ عنوان سازگار نیست

یاسر میردامادی

این درست است که در کشورهایی که «مذهب رسمی» دارند شکل حکومت سراسر سکولار نیست اما از نظر تاریخی این به معنای آن نبوده که حکومت آن کشورها لزوماً به «حکومت دینی» (theocracy) تبدیل شده باشد. مثلاً در بریتانیا دین رسمی، مسیحیت پروتستان است و به طور خاص در انگلستان از ۱۵۳۴ میلادی بدین سو «کلیسای انگلستان» کلیسای رسمی کشور بوده است. با این حال، در بریتانیا تعقیب و آزار رسمی ادیان دیگر وجود ندارد و همه‌ی ادیان آزادند.