ما در ابتدای تاریخ نوع بشر ایستادهایم. بهازای هرکسی که امروز زنده است، ده نفر در گذشته زندگی کرده و درگذشتهاند. اما اگر گونهی انسان بهاندازهی میانگین دیگر گونههای پستاندار باقی بماند، بهازای هر نفری که امروز زندگی میکند، هزار نفر در آینده زندگی خواهند کرد. ما مردمان باستان هستیم. در مقایسه با زندگیِ یک شخص معمولی، بشریت امروز از نوزادی که نخستین گامهای خود را برمیدارد، بزرگتر نیست.
شاید بعد از ایرج پزشکزاد، هادی خرسندی بنامترین طنزنویس ایران در دورهی معاصر باشد. او در دههی ۱۳۴۰ با نوشتن در روزنامهی اطلاعات نامآور شد و پس از انقلاب، هرچند در ایران نبود، شهرت خود را حفظ کرد. در قلم او چیزی هست که مقبولیت عام مییابد.
تووالو مدتهاست که آزمایشگاهی برای بررسیِ تغییرات اقلیمی به شمار میرود ــ اولین کشوری در تاریخ که احتمالاً با افزایش سطح آب دریاها ناپدید میشود و جمعیت ۱۲هزار نفریاش در میان اولین پناهندگان اقلیمی خواهند بود.
شکستن قلم آسان است؛ آنجا که پای زور در میان است موقتاً از اهل قلم کاری ساخته نیست. اما برخلافِ تصورِ آن که میتواند قلم را بشکند، خطرِ قلمِ شکسته بیشتر است تا قلمِ آزاد. قلم شکسته بیشتر حرف میزند، در خفا حرف میزند، و چون آزادتر حرف میزند همهی حرف را میزند.
حرکات اعتراضی یکی از مسیرهای اصلی گذر به دموکراسی بودهاند. در این نوشتار با تکیه بر پژوهش دو سیاستشناس، نَمکیو کیم و اَلکس کروگر، به تشریح چهار شیوهای میپردازیم که از طریق آنها حرکات اعتراضی منجر به گذار به دموکراسی میشوند.
حاکمیت سیاستهایی را پیاده میکند که از کیفیت زندگی و طول عمر مردم میکاهد، اما هرگز مسوولیت وضعیت پیشآمده را نمیپذیرد. نمیتوانیم به اوضاع عمومی، شرایط نابسامان محیط کاری و اضطرابهای روزمره توجه نکنیم و در عوض راجع به ضعف اراده، اشتها، غذا، سیگار، خرید و اعتیاد افراد حرف بزنیم.