21 ژوئیه 2025

رد خون بر سنگ‌فرش ایمان: سنت قربانی در جهان امروز

روح‌‌الله رمضانی

مقدمه: سنت کهن در دنیای نو

صدای بع‌بع گوسفندان و جاری شدنِ خون بر سنگ‌فرش‌ها در روز عید قربان ــ سنت قربانی کردن ــ برای بسیاری از ما آشناست. برای میلیون‌ها نفر، این سنت نمادی از ایمان، اطاعت و فداکاری است. اما برای بسیاری دیگر، تصویری از خشونت نمادین، رنج حیوانات، و پرسشی است بازگشوده درباره‌ی مرز میان سنت و اخلاق: آیا هنوز می‌توان کشتنِ حیوانی بی‌دفاع را به نام پرستش توجیه کرد؟

از ادیان ابراهیمی تا آیین‌های بومی در آفریقا و آیین هندو در آسیا، قربانی کردن همواره پلی بوده میان انسان و امر متعالی؛ وسیله‌ای برای جلب خرسندیِ خدایان، دفع بلا، یا نشان ‌دادن سپاس‌گزاری. این اعمال، در بافت فرهنگی و تاریخیِ خود، نه‌فقط «کشتن» بلکه گونه‌ای «بیان» بودند؛ زبانی آیینی بودند برای سخن ‌گفتن با جهان نادیدنی.

اما در دنیای امروز که حساسیت‌های اخلاقی درباره‌ی حیوانات گسترش یافته، انسان از راه علم و دانش درد و رنج حیوان را بهتر درک کرده، و نقش دین در عرصه‌ی عمومی با چالش‌هایی تازه روبه‌رو شده، سنت قربانی کردن با پرسش‌های بنیادینی مواجه شده است. آیا تقدس سنت می‌تواند رنج یک موجود زنده را نادیده بگیرد؟ آیا آزادی دینی باید شامل حق آسیب رساندن به دیگر جانداران باشد؟ و مهم‌تر، آیا می‌توان سنتی همچون قربانی کردن را بازاندیشید، بی‌آنکه روح ایمان آسیب ببیند؟ در این مقاله نگاهی به این پرسش‌ها و تنش‌ها می‌اندازیم.

 

سنت و آیین: نگاه تطبیقی به قربانی کردن در ادیان 

در حالی که در برخی ادیان سنت قربانی کردن هنوز جایگاهی محوری دارد، در برخی دیگر این سنت ــ اغلب به‌واسطه‌ی خوانش‌های اخلاقی یا نمادگرا از این سنت، طی فرایندی تاریخی یا از همان آغاز به‌طور سنت‌شکنانه ــ کنار گذاشته یا تا حد زیادی محدود شده است.

قربانی کردن در یهودیت باستان جایگاهی بنیادین داشت و در کتاب لاویان در تورات صحنه‌هایی دقیق از شیوه‌ی قربانی کردن، خون‌ریزی، و سوزاندنِ حیوانات توصیف شده است، اما با ویرانیِ معبد دوم در سال ۷۰ میلادی این سنت کنار گذاشته شد و دعای روزانه، روزه‌داری و توبه جای آن را گرفت.[i] امروزه تنها گروه‌های کوچکی از یهودیان، از جمله جنبش‌های بازگشت‌گرای افراطی، هنوز این سنت را حفظ کرده‌اند. 

در مسیحیت نیز سنت قربانی کردنِ حیوان جای خود را به مفهوم قربانیِ نهایی در شخص عیسی مسیح داد. به روایت عهد جدید، مرگ مسیح بر صلیب نوعی قربانی شدن و کفاره‌ برای گناهان بشر بود. در انجیل در کتاب عبرانیان آمده که عیسی با تقدیم خویشتن در واقع قربانیِ کامل را انجام داده است. این تحول نیز نشانگر جابه‌جایی از خشونت مادی به قربانیِ روحانی است. 

قربانی کردنِ حیوانات در آیین زرتشتی نیز فراز و نشیبی تاریخی را از سر گذرانده است. در دوران اوستای متأخر قربانی کردن جایگاهی در میان زرتشتیان داشت، گرچه آموزه‌های زرتشت ــ به‌ویژه در گاتاها ــ بر پرهیز از خون‌ریزی تأکید می‌کرد. در دوران معاصر اما این سنت به‌تدریج در دنیای زرتشتی رنگ باخت یا فقط معنای نمادینش باقی ماند.[ii]

در آیین هندوی آغازین قربانی کردن جایگاهی محوری داشت و متون ودایی سرشار از توصیف آیین‌هایی چون اشْوَمِدهَ[iii] هستند که با ذبح حیوانات همراه بوده است، اما در دوره‌های بعدی، به‌ویژه متأثر از آیین بودایی، این سنت کنار نهاده شد. با این حال، در برخی مکاتب محلی یا فرقه‌های شاکتی (shakti) هنوز قربانی کردن در معابد انجام می‌شود که این امر تنش میان سنت‌های محلی و تعالیم اخلاقی فراگیر را نشان می‌دهد.[iv] برای مثال، جشن گادهیمای در نپال به بزرگ‌ترین کشتارگاه حیوانات معروف شده است.

آیین بودایی اما، از همان آغاز شکل‌گیری، قربانی کردنِ حیوانات را بر اساس آموزه‌ی کارما و آهیمسا کنار گذاشت. بودا در خطابه‌هایی مانند کوتادانتا سوتا (Kūṭadanta Sutta) قربانی‌های خونین را بی‌ثمر و ناپسند می‌شمارد و بر اهمیت نیت و رفتار اخلاقی به‌جای آیین‌های خونین تأکید می‌کند.

آیین بهائی نیز، از همان آغاز، قربانی کردنِ حیوانات را کنار گذاشت. بهاءالله، پیامبر آیین بهائی، بر اتحاد نوع بشر، ترک تعصبات، و اخلاق‌محوری تأکید می‌کند و بهائیان اعمال عبادی مانند نماز، روزه، و نیایش را جایگزین مناسک آیینیِ خونین می‌دانند. این سنت‌شکنی در آیین بهائی شایان توجه است زیرا این آیین هرچند در جغرافیای اسلامی (جایی که سنت قربانی کردن تثبیت شده بود) ظهور یافت، این سنت را کنار گذاشت. این آشکارا نوعی گذار کامل از آیین‌های قربانی به دین اخلاق‌محور است.[v]

اسلام یکی از معدود دین‌هایی است که آیین قربانی را به‌شکل بسیار نهادینه حفظ کرده است. در حج، ذبح حیوان در روز عید قربان یکی از مناسک اصلی و واجب است. در قرآن، ماجرای آمادگیِ ابراهیم برای قربانی کردنِ فرزندش و جایگزینیِ آن با گوسفند (سوره‌ی صافات، آیات ۱۰۲-۱۰۷) الگوی آیین قربانی شمرده می‌شود. واجب بودنِ قربانی کردن در اسلام باعث شده که بازنگری در این سنت بسیار دشوار باشد.

 

فلسفه، اخلاق، و آیین قربانی

در دوران معاصر چارچوب‌هایی در فلسفه‌ی اخلاق توسعه یافت که حیوانات را موضوع حقوق اخلاقی و حتی سیاسی می‌دانند. در این مقاله فقط می‌توانیم به‌طور گذرا به این بحث‌ها اشاره کنیم. انتشار کتاب رهاییِ حیوانات اثر پیتر سینگر یکی از نقاط عطف در این حوزه است. سینگر بر اساس فایده‌گرایی جرمی بنتام استدلال می‌کند که ملاک اصلی در اخلاق نژاد، گونه‌ی زیستی، یا هوش نیست بلکه این است که آیا موجودی قادر به احساس درد و رنج است یا نه. بر اساس این دیدگاه، اگر حیوانی قادر به رنج کشیدن است، ما موظف‌ایم که این رنج را جدی بگیریم حتی اگر سنت یا دین آن را تجویز کرده باشد. 

بر اساس وظیفه‌گراییِ کانتی نیز بستری برای پرورش اخلاق زیستی فراهم آمده است، گرچه خودِ کانت «ارزش ذاتی» (intrinsic valueرا به انسان محدود می‌کرد و معتقد بود که انسان‌ها فقط به‌طور باواسطه در قبال حیوانات وظیفه دارند.[vi] در دوران معاصر، تام ریگان اخلاق کانتی را به حیوانات نیز گسترانده و برای آنها نیز ارزش ذاتی قائل شده‌ است. او در کتاب دفاع از حقوق حیوانات استدلال می‌کند که بسیاری از حیوانات دارای ذهن، ترجیحات و آگاهی‌اند و زین‌رو باید همانند انسان‌ها «سوژه‌های زندگی» تلقی شوند.

همچنین بعضی از فیلسوفان معاصر بر اساس رویکرد فضیلت‌گرا (virtue ethicsحیوانات را موضوع لحاظ اخلاقی دانسته‌اند. فضیلت‌گرایی ریشه در فلسفه‌ی ارسطویی دارد و به جای تمرکز بر نتایج یا قواعد بر ویژگی‌های شخصیتی مانند شفقت، عدالت، و خویشتن‌داری تأکید می‌کند. بر این اساس، مارتا نوسبام با رویکردی مبتنی بر قابلیت‌ها (capabilities approachمعتقد است که موجودات زنده، از جمله حیوانات، قابلیت‌هایی دارند و جلوگیری از شکوفاییِ این قابلیت‌ها غیراخلاقی است.

بر اساس هرسه‌ رویکرد، وارد کردنِ درد و رنجِ غیرضروری به حیوانات کاری غیراخلاقی است. پس، اگر بپذیریم که کشتنِ حیوانات برای امور مذهبی کاری غیرضروری است، آنگاه این کار بر اساس رویکردهای پیش‌گفته غیراخلاقی است. 

افزون بر رویکردهای اخلاقی، قربانی کردنِ حیوانات برای مقاصد مذهبی را همچنین باید از نظرگاهی سیاسی و در ارتباط با بحث حدود آزادیِ دینی بررسی کرد. آیا باورهای دینی باید مطلقاً محترم شمرده شوند حتی اگر به رنج دیگر موجودات بینجامند؟ فیلسوفان لیبرالی مانند جان راولز (به‌ویژه در کتاب لیبرالیسم سیاسی) و جوزف رَز (در کتاب اخلاق و آزادی) تأکید می‌کنند که آزادی دینی باید در چارچوب عدالت اجتماعی و حقوق دیگران محدود شود و دیگرانی همچون برایان لایتر استدلال می‌کنند که دین نباید «مصونیت اخلاقی» داشته باشد.

همچنین، السدیر کاکْرِن، بر پایه‌ی فلسفه‌ی جوزف رَز، استدلال می‌کند که چون حیوانات دارای منافعی هستند پس همچون انسان‌ها، حقوقی دارند و ما هم در قبال آنها وظایفی داریم. دیدگاه‌هایی از این دست حقوق حیوانات را نه‌فقط اخلاقی بلکه سیاسی می‌شمارند[vii] و ایجاب می‌کنند که درست همان‌سان که مذهب نباید بر انسان‌ها تحمیل شود و حقوق پایه‌ی آنها را نقض کند، سنت‌های مذهبی نباید حقوق حیوانات را نقض کنند. چنین رویکردهایی در بسیاری از کشورها زمینه‌ساز قوانین جدیدی شده‌اند که آیین قربانی را، دست‌کم در شکل عمومی یا خشن‌، محدود یا ممنوع کرده‌اند. 

مثال جالبی در این زمینه پرونده‌ی کلیسای لوکومی بابالو آی (۱۹۹۳) است. در دین سانتریا که ریشه در سنت‌های آفریقایی-کارائیبی دارد سنت قربانی کردنِ حیوانات وجود دارد. در شهر هایالیا در ایالت فلوریدا، در واکنش به افتتاح یک کلیسای سانتریا، قوانینی علیه قربانی کردنِ حیوانات تصویب شد اما دیوان عالی حکم داد که این قوانین ناقض اصل آزادی مذهب در قانون اساسی آمریکا است. این پرونده نمونه‌ای از تقابل ارزش‌های چندفرهنگ‌گرایی با دغدغه‌های حقوق حیوانات در نظام‌های لیبرال است.

 

آیین قربانی در تلاقی با جنبش‌های حقوق حیوانات

در دهه‌های اخیر آیین قربانی یکی از موضوعات اصلی در تقابل میان سنت دینی و کنشگریِ حقوق حیوانات بوده است. سازمان‌های مردم‌نهادی مانند سازمان «رفتار اخلاقی با حیوانات» نیز بارها در بیانیه‌ها و گزارش‌های خود به موضوع قربانی کردنِ حیوانات، به‌ویژه در اعیاد دینی مانند عید قربان و مراسم کاپاروت، پرداخته‌ و خواهان کنار گذاشتنِ این سنت شده‌اند. 

در سطوح بالاتر، سازمان‌هایی مثل «سازمان جهانی دفاع از حیوانات» و «گروه اروپایی حمایت از حیوانات» نیز از راه‌های حقوقی و دیپلماتیک دولت‌ها را به تنظیم قوانین سخت‌گیرانه‌تر در مورد ذبح دینی و مناسکی واداشته‌اند. در اتحادیه‌ی اروپا، به‌ویژه در کشورهای اسکاندیناوی، هلند و سوئیس، ذبح حیوانات بدون بی‌حسیِ پیشین (که در آیین قربانی رایج است) ممنوع اعلام شده است. گروه‌های دینی به‌تندی به این‌گونه محدودیت‌ها واکنش نشان داده‌اند اما کنشگران این محدودیت‌ها را پیروزی مهمی در مسیر اخلاقی‌سازیِ قانون می‌دانند. در بریتانیا، قانون نسبتاً متأخر «رفاه حیوانات در هنگام ذبح» به ‌صراحت خواهان کاهش درد حیوانات در هنگام ذبح است. گرچه برای ذبح دینی استثناهایی وجود دارد، اما فشار نهادهای حقوق حیوانات سبب شده که شمار زیادی از کشتارگاه‌ها زیر نظارت دقیق دام‌پزشکان و دوربین‌های مدار بسته فعالیت کنند. در ایران نیز گرچه قانون مدونی درباره‌ی رفاه حیوانات وجود ندارد، در سال‌های اخیر دولت ناگزیر شده است که در مورد برگزاری آیین قربانی در معابر عمومی محدودیت‌هایی وضع کند.[viii]

کنشگران گاهی در روش‌های مستقیم‌تر یا رادیکال‌تر با اشغال میدان‌های قربانی، بازداشت نمادین گوسفندان، یا بستن ورودی‌های کشتارگاه‌ها کوشیده‌اند که آیین قربانی را عملاً متوقف کنند.[ix] برای نمونه، در فرانسه، فعالان سازمان L214 با ورود به کشتارگاه‌های مسلمانان در حومه‌ی پاریس و انتشار ویدیوهایی از شرایط دردناک ذبح به دولت فشار آوردند تا در مجوزهای ذبح مذهبی بازنگری کند. این گونه کنشگری‌ گرچه اغلب با واکنش‌های امنیتی و قضائی مواجه می‌شود اما می‌تواند آیین قربانی را در محافل پارلمانی، رسانه‌ها، و نهادهای مدنی مطرح کند.

در کشورهای اسلامی نیز کارزارهایی در این مورد، به‌ویژه از سوی جوانان و فعالان محیط زیست، پا گرفته است. برای نمونه، در اندونزی، کمپینی با عنوان «قربانی بدون ذبح» (Kurban Tanpa Menyembelih (پیشنهاد می‌دهد که به‌جای ذبح حیوانات، کمک‌های مالی به پناهگاه‌های حیوانات یا خانواده‌های نیازمند اهدا شود. این نوع کنش‌گری گرچه هنوز دستاوردهای محدودی دارد اما نشان‌دهنده‌ی تحولی در نگاه بخشی از مسلمانان به آیین قربانی است.

 

بازخوانی‌های دینی: آیا آیین قربانی را می‌توان از نو تأویل کرد؟

در مواجهه با فشارها از سوی رویکردهای اخلاقی و فلسفی از یک سو و فعالیت کنشگران از سوی دیگر، پرسش بنیادینی برای سنت‌های دینی پدید آمده است: آیا می‌توان آیین دیرینه‌ی قربانی کردنِ حیوانات را، بی‌آنکه گوهر ایمان آسیب ببیند، از نو بازخوانی و تأویل کرد؟ این پرسش فقط الهیاتی نیست بلکه با مسئله‌ی سازگاری دین با ارزش‌های نوین جهانی ــ از جمله حقوق حیوانات، خشونت‌پرهیزی، و هم‌زیستی میان انواع و گونه‌های زیستی ــ نیز گره خورده است. 

در دهه‌های اخیر، تلاش‌هایی برای تفسیر دوباره‌ی آیین قربانی، به‌ویژه در سنت اسلامی، انجام شده است. این بازخوانی‌ها اغلب از منظری اخلاق‌محور، نمادگرایانه یا کارکردگرا صورت می‌گیرند. نواندیشان دینی مانند عبدالکریم سروش یا، در جهان عرب، خالد ابوالفضل[x] کوشیده‌اند با بازخوانیِ فلسفه‌ی قربانی در قرآن، به تفسیری غیرخشن و نمادین از این آیین دست یابند. آیه‌ی «هرگز [نه] گوشت‌هاى آنها و نه خون‌هايشان به خدا نخواهد رسيد، ولى [اين]‌ تقواى شماست كه به او مى‌رسد.» (سوره‌ی حج، آیه‌ی ۳۷)[xi] دست‌مایه‌ی چنان تفسیرهایی شده است. 

بعضی نواندیشان دینی گفته‌اند که می‌توان این آیین را با اهدای مال، نذر گیاهخواری، یا حتی مراقبه‌ی جمعی جایگزین کرد، امری که در برخی جوامع مسلمان مهاجر در غرب رو به گسترش است. برخی از فقیهان نوگرا نیز کوشیده‌اند با تکیه بر اصول فقهی مانند «تبدل موضوع» و «تغییر حکم به‌سبب تغییر زمان»، آیین قربانی را بازتعریف کنند. برای نمونه، یوسف قرضاوی، فقیه مصری، در فتواهایی اشاره کرده که ذبح قربانی واجب نیست بلکه سنت مؤکده است و در شرایط خاص می‌توان آن را با کمک به نیازمندان جایگزین کرد.

 

جمع‌بندی و چشم‌انداز

امروزه در شرایطی که فیلسوفان اخلاق و کنشگران حقوق حیوانات بیش از هر دوره‌ای در تاریخ از حقوق حیوانات دفاع می‌کنند، سنت قربانی کردن برای مقاصد مذهبی با چالش‌های جدی روبه‌رو است. این باور هرچه بیش‌تر رایج می‌شود که سنت قربانی کردن برای خدا سنتی خشونت‌آمیز و غیرضروری است.

در این میان، به‌ویژه دین اسلام وضعیت بغرنجی دارد زیرا سنت قربانی کردن را ضروری قلمداد و نهادینه کرده است؛ قربانی کردن در اسلام نه تنها نوعی سنت دینی بلکه یکی از ارکان مهم مناسک حج و عید قربان است که پیوندی ژرف با خاطره و هویت دینیِ مسلمانان دارد. با این حال، به نظر می‌رسد که حتی نواندیشان دینی نیز که به‌طور سنتی نقش بازاندیشی در دین و تطبیق دادنِ دین با زمان را بر عهده داشته‌اند هنوز عمدتاً با نگرشی انسان‌محور مسائل را می‌بینند و چنان که باید به موضوع حقوق حیوانات در ارتباطش با دین نمی‌پردازند. 

بی‌تردید سنت قربانی در آینده با مقاومت‌های بیش‌تری روبه‌رو خواهد شد و به نظر می‌رسد که چالش‌های دین اسلام در این زمینه‌ در نهایت فقط می‌تواند در گونه‌ای دین‌ورزیِ اخلاق‌محور پایان یابد؛ دینی که به جای پافشاری بر صورت‌های خشونت‌بار گذشته، بتواند گوهر معنویِ سنت‌ها را با کرامت حیوانات، همدلیِ زیستی، و مسئولیت‌پذیریِ اخلاقی درآمیزد. این گذار، گرچه آهسته و پرمناقشه است، می‌تواند نشانه‌ای باشد از بلوغ اخلاقی در جوامع انسانی: آنجا که دیگر ایمان به بهای رنج دیگری، حتی یک حیوان بی‌زبان، سنجیده نمی‌شود.


[i] مقاله‌ی زیر با بررسیِ این تحول شرح می‌دهد که خاخام‌ها چگونه زمان‌های دعا را با زمان‌های قربانیِ روزانه مطابقت دادند و امور عبادی همچون نماز سه‌گانه، اعتراف و تضرع، و جشن‌های روزه‌داری مذهبی را جایگزین آیین قربانی کردند.

https://www.ismreview.yale.edu/spring2021/jewish-liturgical-responses-to-the-roman-destruction-of-the-temple?utm_source=chatgpt.com

[ii] بحثی مفصل درباره‌ی قربانی کردن در آیین زرتشت در این مدخل ایرانیکا آمده است: 

https://www.iranicaonline.org/articles/sacrifice-i (accessed 29 June, 2025)

[iii] Ashvamedha به معنای «آیین قربانیِ اسب».

[iv] برای بررسی جامعی در این زمینه بنگرید به

Fuller, C. J. (2004). The Camphor Flame: Popular Hinduism and Society in India.

[v] همچنین در آموزه‌های بهائی توصیه به گیاه‌خواری هست، گرچه گوشت‌خواری نیز کاملاً منع نشده است. درین‌باره بنگرید به: 

Fieldhouse, P. (2005). Food, justice and the Bahá’í faith. Bahá’í Library Online. Retrieved July 3, 2025, from https://bahai-library.com/fieldhouse_food_justice (accessed Jone 26, 2025)

[vi]Kant, I. (1930). Lectures on ethics (L. Infield, Trans.). London: Methuen & Co. Ltd.

کانت در این اثر (ص۲۴۰) می‌گوید «او که به حیوانات با سنگدلی رفتار می‌کند در رفتارش با انسان‌ها نیز سنگدل می‌شود. ما می‌توانیم دل‌رحمی انسان را بر اساس رفتارش با حیوانات قضاوت کنیم.». 

[vii] اثر زیر از کاکرِن در کنار حیوانشهر اثر دونالدسون و کیملیکا از نخستین آثار حاکی از «چرخش سیاسی» (political turn) در زمینه‌ی حقوق حیوانات است:

Cochrane, A. (2012). Animal rights without liberation: Applied ethics and human obligations. Columbia University Press.

[viii] برای مثال، در سال‌های اخیر دام‌پزشکی کل کشور ذبح دام در معابر و اماکن عمومی را ممنوع اعلام کرده است. 

https://newspaper.hamshahrionline.ir/VnrB

[ix] برای مثال، گروه‌هایی همچون DXE (Direct Action Everywhere) یا Animal Rebellion.

[x] به عقیده‌ی خالد ابوالفضل، معنای قربانی کمک به نیازمندان است و نه انجام یک سنت قدیمی، و بنابراین به‌جای قربانی کردن می‌توان با پرداخت پول به نیازمندان کمک کرد:

 https://www.searchforbeauty.org/2016/06/15/fatwa-on-the-sacrifice-of-eid-al-adha?utm_source=chatgpt.com (accessed June 25, 2025)

[xi] ترجمه‌ی محمدمهدی فولادوند از آیه‌ی: «لَنْ يَنالَ اللَّهَ لُحُومُها وَ لا دِماؤُها وَ لكِنْ يَنالُهُ التَّقْوى مِنْكُمْ.»