بیحجابی همبستگی است
پویان مکاری
برداشتن روسری از سر در خیابان هنوز نماد اصلی انقلاب ماست. این کار باعث میشود که در روزهایی که اعتراضات خیابانی کم شده به یکدیگر یادآوری کنیم که هنوز ارادهی ما برای تغییر در بطن این جامعه زنده است.
برداشتن روسری از سر در خیابان هنوز نماد اصلی انقلاب ماست. این کار باعث میشود که در روزهایی که اعتراضات خیابانی کم شده به یکدیگر یادآوری کنیم که هنوز ارادهی ما برای تغییر در بطن این جامعه زنده است.
در دسامبر ۲۰۰۸، یکصد سال پس از انتشار نخستین قانون اساسیِ چین و همزمان با شصتمین سالگرد تصویب «اعلامیهی جهانیِ حقوق بشر»، ۳۰۳ روشنفکر، وکیل، فعال، دانشپژوه، کارگر، دهقان و کارمند بازنشستهی دولت چین با امضای بیانیهای معروف به «منشور ۰۸» خواهان اصلاحات دموکراتیک ــ از جمله پایان یافتن حکومت تکحزبی ــ و احترام به حقوق بشر ــ از جمله آزادی بیان ـ در این کشور شدند.
کتابهای عامهپسندی که در مورد قدرت میخوانم حقیقتگویی را تجویز نمیکنند. توصیهی آنها این است که برای دستیابی به قدرت باید خیالپردازی کرد و بعد این خیالپردازیها را به دیگران فروخت. به صراحت میگویند که هیچکس حاضر به شنیدن حقیقت نیست، پس به آدمها چیزی را نگو که مایل به شنیدنش نیستند.
گروه تعاونیِ جِینها شبکهای متشکل از زنان کنشگری بود که در اواخر دههی ۱۹۶۰ و اوایل دههی ۱۹۷۰ در شیکاگو شکل گرفت و مخفیانه به زنان امکان سقط جنین میداد. کار این گروه در آن دوره غیرقانونی بود اما آنها مطابق با موازین و روشهای درست پزشکی فعالیت میکردند.
بر اساس روایتهای زنان معترض، مأموران نیروی انتظامی، لباسشخصیها و حامیان حکومت ایران برای مقابله با زنان معترض روشی «سیستماتیک»، غیر رسمی و تا حدی نامحسوس را دنبال میکنند.
نظامیان آرژانتینی که در سال ۱۹۷۶ پس از کودتا علیه ایزابل پرون، رئیسجمهورِ وقت، قدرت را در دست گرفتند در «فرایند سازماندهیِ مجددِ ملی» ــ که بعدها به «جنگ کثیف» شهرت یافت ــ به آدمربایی، شکنجه و قتل مخالفان و دگراندیشان پرداختند. وقتی در سال ۱۹۸۳ بساط دیکتاتوریِ نظامیان برچیده شد، گروههای مدافع حقوق بشر، تعداد «ناپدیدشدگان قهری» را بین ۱۵ تا ۳۰ هزار نفر تخمین میزدند.
دادخواهی، بهویژه در برابر رژیمهای تمامیتخواه، کارکردی ویژه و فایدهای دوچندان دارد زیرا علاوه بر افزایش هزینهی خودکامگان، تکروایت حاکم از وضعیت موجود را نقض میکند و روایت حقیقی را در برابر آن مینهد. درنتیجه، دادخواهی، هیمنهی خودکامه را در هم میشکند.
پرفورمنسآرت شاخهای از هنرهای تجسمی است که در آن هنرمند از بدن خود برای ارتباط با مخاطب استفاده میکند. یکی از دلایل اهمیت پرفورمنسآرت ارتباط تنگاتنگ آن با جامعه و سیاست است. هنرمندان در پاسخ به مسائل و مشکلات سیاسی-اجتماعی، مجموعهی کنشها و نمایشهایی را خلق میکنند. ازاینرو هنر پرفورمنس را میتوان نوعی کنشگری سیاسی هنرمند دانست.