تب‌های اولیه

رویارویی ناسیونالیسم و جهانی‌شدن

جرِمی آدِلمن

سخت می‌توان به یاد آورد که یک نسل قبل، صاحب‌نظران، بانک‌داران و پژوهش‌گران هم‌صدا با هم ملیت را منقضی خواندند. جریان سرمایه، ایده‌ها و کالاها عصری جهانی را آغاز کرده بود که تمثیل‌های نو و روایتی تازه درباره‌ی جهانی‌شدن و نقل و انتقال و گردش منابع را در بر داشت. اکنون وعده‌ی جهانی‌شدن و داستان مرتبط با آن نخ‌نما به نظر می‌رسند. ملیت‌ دوباره بازگشته است. 

دیوار، عنصری معمارانه یا نیرویی اجتماعی-سیاسی برای اخراج «دیگران»؟

پگاه بهروزی نوبر

نزدیک به یک‌ سال از طرح موضوع جنجال‌برانگیز «حصارکشی» محوطه‌ی تئاتر شهر تهران می‌گذرد؛ ساختمانی که در سال 1346 بر سر تلاقی دو محور اصلی شهر ــ خیابان‌های انقلاب و ولی‌عصر ــ توسط علی سردارافخمی طراحی و ساخته و در سال ۱۳۵۱ افتتاح شد.

گذشته را باید جبران کرد یا بر آن حسرت آورد؟

آرنون گرونبرگ

اینکه گذشته را مایه‌ی شرم و عذاب وجدان بدانیم یا مایه‌ی تسلی و حسرت، همیشه به استنباط‌ ما از گذشته و عزم و اراده‌ی ما در این کار بستگی دارد، لااقل به این علت که آنچه امروز هویت گروهی خوانده می‌شود در اصل چیزی نیست جز مجموعه‌ای از استنباط‌ها از گذشته، همراه با مقداری مناسک و آداب و رسوم و داستان‌.

اطلاعات گمراه‌کننده چطور گسترش می‌یابد؟

برایان گالاگر، کوین برگر

هر زمان که انگیزه‌ی اقتصادی برای وادار کردن مردم به باور به چیزى وجود داشته باشد، سازمان‌هایی را پیدا خواهید کرد که با تمام قوا تلاش مى‌کنند تا شواهدی را که در جهت تأیید آنهاست، تبلیغ کنند و انتشار دهند. اما آنها روش کار خود را تبلیغاتى نمى‌بینند.

نفرت‌پراکنی و شبکه‌های اجتماعی

کیتلین رینگ کارلسون

در نظرسنجی‌ای در سال 2017، از هر ده آمریکایی یک نفر گفت که در فضای مجازی به علت نژاد، جنسیت یا قومیتش آزار دیده است. از هر چهار آمریکایی آفریقایی‌تبار یک نفر، و از هر ده آمریکایی لاتین‌تبار یک نفر گفت که به علت نژاد یا قومیتش در اینترنت آزار دیده است.

درس‌هایی از انقلاب روسیه

آنا گایفمن

برای یک فرد انقلابی، جهان بی‌ارزش است و لایق نابودی. کسی که این‌طور فکر می‌کند، باید از زندگی بیزار باشد. شاعری بلشویک در سرودی در ستایش خرابکاری چنین می‌نویسد‌: «هیچ شادی‌ای عظیم‌تر، و هیچ موسیقی‌ای بهتر از صدای کوبنده‌ی استخوان‌ها و پیکرهای خردشده نیست.»

آیا باید هنر را سانسور کرد؟

دیزی دیکسون

پاره کردن تابلوها و نقاشی‌هایی که حاکی از تبعیض جنسیتی‌اند یا خراب کردن تندیس‌های نژادپرستانه‌ همان‌قدر که مشکلاتی را حل می‌کند مشکلات زیادی را هم به وجود می‌آورد. راه بهتری برای نبرد با نفرت وجود دارد.

خروج از سرزمین پدری

هلموت والزر اسمیت

پس از فروپاشی رایش سوم، مردم آلمان دیگر کشورها را مقصر جنگ جهانی دوم می‌دانستند. در سال ۱۹۵۲، ۶۸ درصد از آلمانی‌هایی که از آن‌ها نظرسنجی شده بود به این پرسش که چه کسی جنگ جهانی دوم را آغاز کرد پاسخی غیر از «آلمان» دادند، و چنین بود تا دهه‌ی ۱۹۶۰ که این عقیده‌ی عمومی به اقلیت رسید.