خلوتِ شلوغ
زیگمونت باومن
با گریختن از تنهایی، شانسِ خلوت را از دست میدهید: آن حالت شکوهمندی که در آن میتوان «به افکار خود سامان داد»، تأمل کرد، اندیشید، آفرید ــ و بنابراین، در نهایت، به ارتباط معنا و جان بخشید.
با گریختن از تنهایی، شانسِ خلوت را از دست میدهید: آن حالت شکوهمندی که در آن میتوان «به افکار خود سامان داد»، تأمل کرد، اندیشید، آفرید ــ و بنابراین، در نهایت، به ارتباط معنا و جان بخشید.
حاکم اقتدارگرا باید به نیروهای سرکوب خود مزد و دستخوش بدهد تا پشتش بایستند، در عین حال، برای تأمین مالی این هزینه باید ثروتها و منابع کسب درآمد گروههای بزرگی از مردم را از دستشان درآورد. این کار ممکن است در نهایت به ضرر حاکم تمام شود خصوصاً وقتی در نتیجهی یک دور قیام، دچار بحران اقتصادی هم شده باشد .
انقلابیون سودانی نمایندگانی از جامعهی مدنی داشتند که هم اعتبار لازم برای مذاکره با نظامیان جهت رسیدن به یک گذار توافقشده را داشتند و هم مهارت لازم برای مذاکره و چانهزنی را. تجربهی موفق سودان نشان میدهد که تحقق توافق بین نظامیان و مخالفان برای گذار به دموکراسی حیاتی است.
احتمال اینکه فعالان به بسیج مردمی و راهاندازی کمپینهای اعتراضی غیرمسلحانه علیه حکومت بپردازند در کشورهایی که نظام سربازگیری وظیفه دارند بیشتر از کشورهایی است که حکومت ارتشهایی با نیروهای داوطلب (که شغلشان نظامیگری است) در اختیار دارد.
جلب حمایت یا رضایت بخشی از نیروهای نظامی برای گذار به دموکراسی ضروری است. هیچ گذاری نیست که به طور مستقیم یا غیرمستقیم از شکافی جدی در خود حکومت اقتدارگرا شروع نشده باشد؛ شکافی که اصولاً در امتداد کشمکشهایی رخ میدهد که میان تندروها و میانهروهای حکومت پیش میآید.
سربازان یا فرماندهان در ذهن خود چه محاسباتی میکنند تا به این تصمیم برسند که بهتر است از دستور سرکوب اطاعت کنند یا سرپیچی؟ دو عامل نقش اساسی دارند: اینکه نظامیان از حکومت حاضر نفع اقتصادی و سیاسی میبرند، و اینکه حکومت را متزلزل میپندارند یا پایدار.
سختی معاش، احساس همدلی بیشتر با مردم بهجای تعهد به نظام، نارضایتی از وظایف محوله، و همچنین اختلاف میان صفوف مختلف نظامی از جمله عواملی هستند که احتمال سرپیچی نیروهای مسلح از دستور سرکوب را افزایش میدهند.
نظامیان هنگام قیامهای مردمی سه گزینه دارند: اول، به دستور سرکوب اعتنا نکنند و در پادگان بمانند یا حتی از کشور خارج شوند. دوم، فعالانه در برابر سران حکومت بایستند، از قیام مردمی حمایت و یا حتی کودتا کنند. سوم، اطاعت امر کنند و قیام مردمی را سرکوب کنند.