میگفتند مخالفان نظام و مدعیان آزادی فتنهگرند. میگفتند آنها که خواهان کرامت و برابری هستند، در واقع شورش و اغتشاش را ترویج میکنند و در پی غارت شهروندان محترم و آزار اهل دین و ایمان هستند. میگفتند حرفهایشان توهینآمیز است و احساسات را جریحهدار میکند. میگفتند جامعه را تحریک میکنند و مقصرند اگر خشونت رخ دهد و جنگی درگیرد.
موضوع این کتاب، دوراندیشی است: این ایده که یکی از اولویتهای اخلاقیِ اصلیِ زمانهی ما بر جای نهادن تأثیری مثبت بر آیندهی بلندمدت است. دوراندیشی یعنی جدی گرفتن عظمت آینده، و اهمیت نقش خودمان در شکل دادن به آن. این کتاب حاصل بیش از یک دهه کارِ تماموقت است، که تقریباً دو سال از آن صرف راستیآزماییِ دادهها شده است.
آزادی بیان مهم است چون بدون آن مشارکت دموکراتیک اصیل شهروندان در جامعهشان ناممکن است و نیز مهم است چون بدون آن شهروندان قادر نخواهند بود بهصورت خودآیین و مستقل ارزشهای خود را در زندگی انتخاب کنند و بر اساس آن، حیات خویش را به پیش برند.
این کتاب شامل بخشی از تاریخ دوران اولیّهی نهضت بابی و بهائی بر اساس بیش از هفتاد سند دولتیِ دوران قاجاریه است که بخش بزرگی از آن برای نخستین بار انتشار مییابد. اسناد این کتاب نیم قرن تاریخ پرنشیب و فراز این نهضت را از زمان مهاجرت ناخواستهی گروهی از بابیان به بغداد در سال ۱۸۵۳ تا تبعید نهایی آنان به عکا در فلسطین در سال ۱۸۶۹ در بر دارد.
عشقآباد که امروز پایتخت جمهوری ترکمنستان است، زمانی بیش از یک قرن پیش، خانهی جمعیت بزرگی از بهائیان ایران شد که از آزار و بهاییستیزی در ایران گریخته بودند، و به این شهر نوبنیاد مهاجرت کردند. عشقآباد در عرض چند سال به یکی از بزرگترین مراکز تجمع جامعه بهائی تبدیل شد.
گفتهاند و میگویند که ایران به مفهوم یک وطن، یک ملیت برساختهای بیش نیست. ما در این خوانش پا را ازین هم فراتر میگذاریم و میگوییم که ایران در متن ادبی یک «مجاز» است، اما مجازی که تعریفی برای آن در کتابهای معانی و بیان پیدا نمیشود. این چگونه مجازیست؟