امروزه نام جان فون نویمان بر خلاف همکار بسیار نامدارترش، آلبرت انیشتین، زبانزدِ مردمِ عادی نیست اما اکتشافاتِ او بر شیوههای زندگی تکتک انسانها تأثیر میگذارد. فون نویمان در نوجوانی شالودهی جدیدی برای ریاضیات ایجاد کرد. او بعدتر در آموزشِ ساختن و خنثیسازی بمب اتم نقش مؤثری داشت.
ژنرال دوگل گفت: «اما او دیوانه است.» پاییز سال ۱۹۴۲ بود و رهبر «جنبش فرانسهی آزاد» در لندن تازه پیشنهادی از طرف زنِ بهشدت ضعیف و نحیفی دریافت کرده بود که بدون عینک عملاً نابینا بود.
شاید از ذهنتان بگذرد که اگر سوزان سانتاگ زنده بود، دربارهی اوضاع سیاسی فعلیمان چه فکر میکرد. کتاب تازهی دربارهی زنان که مجموعهی نوشتهها و مصاحبههای او در دههی ۱۹۷۰ دربارهی فمینیسم و زنان است جنبهها و وجوهی از عقاید او را به ما نشان میدهد.
این کتاب شامل بخشی از تاریخ دوران اولیّهی نهضت بابی و بهائی بر اساس بیش از هفتاد سند دولتیِ دوران قاجاریه است که بخش بزرگی از آن برای نخستین بار انتشار مییابد. اسناد این کتاب نیم قرن تاریخ پرنشیب و فراز این نهضت را از زمان مهاجرت ناخواستهی گروهی از بابیان به بغداد در سال ۱۸۵۳ تا تبعید نهایی آنان به عکا در فلسطین در سال ۱۸۶۹ در بر دارد.
عشقآباد که امروز پایتخت جمهوری ترکمنستان است، زمانی بیش از یک قرن پیش، خانهی جمعیت بزرگی از بهائیان ایران شد که از آزار و بهاییستیزی در ایران گریخته بودند، و به این شهر نوبنیاد مهاجرت کردند. عشقآباد در عرض چند سال به یکی از بزرگترین مراکز تجمع جامعه بهائی تبدیل شد.
گفتهاند و میگویند که ایران به مفهوم یک وطن، یک ملیت برساختهای بیش نیست. ما در این خوانش پا را ازین هم فراتر میگذاریم و میگوییم که ایران در متن ادبی یک «مجاز» است، اما مجازی که تعریفی برای آن در کتابهای معانی و بیان پیدا نمیشود. این چگونه مجازیست؟