ایران به سرعت پیر میشود
همایون معمار
برآوردهای جمعیتی نشان می دهد که ایران در سه دههی آینده با بحران سالمندی مواجه خواهد شد و حدود یکسوم جمعیت ایران سالمند خواهد بود.
برآوردهای جمعیتی نشان می دهد که ایران در سه دههی آینده با بحران سالمندی مواجه خواهد شد و حدود یکسوم جمعیت ایران سالمند خواهد بود.
در یکی از روزهای شهریور ساعت ۲ بعدازظهر به محل ثبتنام رفتیم. مدارک را ارائه کردم و مسئول مربوطه بعد از کنترل مشخصاتم کمی مکث کرد. مطمئن بودم که این مکث هیچ دلیلی جز باور دینیِ متفاوتِ من از سایر دانشجویان ندارد ولی چون اظهارات مسئولان و قانون اساسیِ کشور نباید مرا از تحصیل محروم کند به روی خودم نیاوردم و منتظر ماندم.
زنی روسری سیاه از سر میکند و کبریت میکشید که ببینیدم. میگریختی از نگاهش، از پرهیب تن نازکش، از یادش میگریختی و دور نمیشد موی پریشان رها میشد که بسوزد و بسوزاند.
ده سال قبل، میزان اعتبارِ تخصیصیافته به این صندوقها حدود ۳۰ هزار میلیارد تومان بود اما این رقم طی ده سال حدود یازده برابر افزایش یافته است.
«همهی کاری که باید بکنی، این است که یک جملهی درست بنویسی. درستترین جملهای را که میدانی، بنویس.» سالها قبل ارنست همینگوی، یکی از مهمترین نویسندگان قرن بیستم، وقتی نویسندهی جوان تازهکاری در پاریس دههی ۱۹۲۰ بود و دچار یکی از آن برزخهایی شده بود که انگار قلم در آن خشکیده، این جمله را نوشت.
در اکتبر گذشته «مؤسسهی جامعهی باز» در صوفیه، پایتخت بلغارستان، نتایج ارزیابیای را منتشر کرد که نشان میداد فنلاند برای پنجمین سالِ متوالی از نظر تابآوری در برابر اطلاعات نادرست در صدر ۴۱ کشور اروپایی قرار گرفته است.
در حرفهی من عجیب نیست که بشنوید افرادی در این فکرند که شاید شخصی را که برای ازدواج انتخاب کردهاند اشتباه بوده است. این واقعیتی رنجآور است، و چیزی است که خودِ من در ازدواج کنونیام در سالهای اولیهی پس از تولد پسران دوقلویم خیلی به آن فکر کردم. دورهای که، من و همسرم دلشکسته و ناامید با هم مشاجره میکردیم، و این بحث و دعوا اغلب سر میز شام درمقابل دوستانمان نیز ادامه مییافت.
عدالت ترمیمی با مفهوم عدالت انتقالی، یعنی عدالت در فرایند گذار و انتقال به دموکراسی، کاملاً ارتباط دارد. صلح و سازش مهمترین هدفی است که هر جامعهای در دوران گذار در پی تحقق آن است و برای ایران آینده هم باید جدیاش گرفت.
لیلی امیرارجمند سال ۱۳۴۴، بعد از پایان تحصیلاتش در رشتهی کتابداری، از آمریکا به ایران بازگشت. رفت پیش دوست و همکلاسی قدیمیاش، فرح پهلوی، و از او خواست تا جایی در اختیار او قرار دهد تا بتواند کتابخانهای برای بچهها درست کند.
برخی از شدیدترین منتقدان همدلی، دانشگاهیانِ رسمی لیبرال، مثل پرینز و بلوم، هستند. به نظر میرسد که مواضع آنها مبتنی بر این عقیده است که، در حوزهی اخلاقی، ما باید بر استدلال عینی و بیطرفانه تکیه کنیم. آنها میگویند که همدلی چهبسا در حوزهی شخصی مفید باشد، آنجا که میتواند دوستی را مستحکم کند یا به ما کمک کند کاستیهای کوچک شریک خود را بپذیریم، اما در حوزهی عمومی واقعاً جایی ندارد.
پنجاه سال قبل در سال ۱۳۵۲ قیمت یک دستگاه پیکان حدود ۲۳هزار تومان بود و اکنون با این پول تنها میتوان یک بسته پفک نمکی یا یک بسته آدامس خرید. چه شد که ارزش پول ملی در فاصلهی پنج دهه با چنین کاهش شدیدی روبهرو شد؟
بیش از شش ماه از آغاز اعتراضات سراسری در سال ۱۴۰۱ میگذرد، اعتراضاتی که با قتل مهسا امینی در اواخر شهریورماه آغاز شد و شعلهاش با طنین «زن، زندگی، آزادی» سراسر ایران را فرا گرفت. صدای این انقلابِ زنانه بلند و رسا بود و نشنیدنش ناممکن.
یک بار بعد از بمباران در کرمانشاه با پدرم به میدان وزیری رفتیم. آنجا در گودال آبی عروسکهای بچههایی که تازه کشته شده بودند افتاده بود. الان که فکرش را میکنم میبینم شاید یکی از دلایل اصلی من برای مهاجرت به کانادا این بود که خانوادهام را از چنین تجربهای دور نگه دارم، اما همان تصاویر بعد از سرنگونی هواپیما دوباره به زندگیام هجوم آورد.
آنچه در ادامه میآید گفتگویی است با منا خادمی، پژوهشگر و مدیر مرکز مشاورهی بینالمللی هنر در واشنگتن دی.سی، دربارهی زندگی لورا بارنی، به طور عام، و رابطهاش با ایران و ایرانیان، به طور خاص.
میخائیل شیشکین تنها نویسندهی معاصرِ روس است که هر سه جایزهی ادبیِ مهم «بوکر روسی»، «کتاب پرفروش ملی روسی» و «کتاب بزرگ» را به دست آورده است. او در سوئیس زندگی میکند و آثارش به حدود ۳۰ زبان ترجمه شده است.
روز اول نوروز بود. من و شوهرم با پسرمان وارد یکی از پارکها شدیم. تنها پارکی بود که به خانمها اجازهی ورود میداد. دو سه دقیقه قدم زدیم و از در و دیوارِ پارک قصهها میگفتیم که یک قسمتِ توجهمان را جلب کرد. شوهرم خواست آنجا عکسی بگیریم. تازه من و پسرم در زوم دوربین رفته بودیم که مردی صدا زد: «اووو بیغیرت!!!!»
در اواخر دههی ۱۹۷۰ (حدود ۱۳۵۶) واتسلاو بندا، فیلسوف چک، مفهوم «شهر موازی» را مطرح کرد. هدف او پیریزی فرهنگی بدیل و زیرزمینی بود که از استیلای فرهنگ حاکم و رسمی حکومت تمامیتخواه چکسلواکی آزاد باشد. بعدها واتسلاو هاول همین ایده را تحت عنوان فرهنگ موازی بسط داد.
دکتر علینقی عالیخانی، وزیر اقتصاد در دههی ۱۳۴۰، در گفتوگو با تاریخ شفاهی ایران در هاروارد میگوید: «وقتی کار سازمان بررسیهای وزارت اقتصاد نظمی گرفت، تلاش کردم که شخصی را پیدا بکنم که بتواند کارهای صنایعدستی وزارت اقتصاد را انجام بدهد.»
پیش از هر چیز باید به دقت واقعیتِ افسانههای رایج دربارهی مقاومتِ خشونتپرهیز را برملا کنیم ــ همان افسانههایی که میگویند این مقاومت منفعل، ضعیف یا بیفایده است، یا اینکه فقط در صورتی مؤثر است که طرفِ مقابل به اخلاق بها دهد.