حجاب اجباری: خشم، عادت، مقاومت

حجاب، در تمام چهار دهه‌ی گذشته یکی از چالش‌های اصلی زنان در زندگی روزمره‌شان در ایران بوده است. اما آنچه کمتر شنیده می‌شود، داستان‌های زنانی است که به اجبار یا «انتخاب» حجاب بر سر دارند. در این پرونده که حاصل مصاحبه‌های مفصل با ۱۴ نفر از این زنان است، تلاش شده تا بخش کوچکی از تجربه‌ها و چالش‌های زنان ایرانی در رابطه با حجاب گردآوری شود.

روایت‌هایی از کشف حجاب: «با چادر به بیمارستان رفتم و بدون چادر از آن بیرون آمدم»

مریم فومنی

بسیاری از زنانی که یک عمر باحجاب بوده‌اند و حالا می‌خواهند حجاب را کنار بگذارند، حرف زدن درباره‌ی این تصمیم بسیار دشوار است. معصومه ۳۶ ساله و فارغ‌التحصیل رشته‌ی تاریخ از دانشگاه فردوسی در مشهد است. او می‌گوید که تا ۳۱ سالگی به‌‌رغم خواست خودش و فقط برای اینکه نمی‌توانسته درباره‌ی خواسته‌اش حرف بزند، چادر به سر کرده است.

روایت‌هایی از کشف حجاب: «فکر می‌کردم مردانگی این است که به حجابِ خواهر و مادرت گیر بدهی»

مریم فومنی

سحر که در یک خانواده‌ی سنتی در جنوب تهران بزرگ شده، در اواخر دبیرستان، ابتدا چادر و سپس حجاب را کنار گذاشت. او که نام و مشخصات واقعی‌اش به درخواست خودش محفوظ نگه‌داشته شده، درباره‌ی تجربه‌اش از برداشتن حجاب می‌گوید.

روایت‌هایی از کشف حجاب: «یا لباسِ پوشیده‌تر تن‌ات کن یا کنارت راه نمی‌روم»

مریم فومنی

هانیه، روزنامه‌نگاری ۳۰ ساله است که در یک خانواده‌ی مذهبی طبقه‌ی متوسط بزرگ شده است، خانواده‌ای که پس از انقلاب ۵۷ مذهبی شدند و او را از دوره‌ی دبستان به مدرسه‌ای فرستادند که پوشیدن چادر در آن اجباری بود. او که در دوره‌ی راهنمایی به خاطر فضای گروه دوستان محجبه‌اش به حجاب علاقه‌مند شد، این حجاب و چادر را تا دوره‌ی دانشجویی به خواست خودش بر سر داشت.

روایت‌هایی از کشف حجاب: «زندانی‌ات می‌کنیم و به همه می‌گوییم که تو مرده‌ای»

مریم فومنی

بسیاری از ما زنانی را از دور و نزدیک می‌شناسیم که زمانی باحجاب و چادری بوده‌اند و حالا حجاب ندارند. اما داستان زندگی این زنان و مسیری که از چادر تا بی‌حجابی پیموده‌اند کمتر شنیده شده است.

جنگ با عراق، فرصت طلایی حکومت ایران برای تحکیم حجاب اجباری

مهرانگیز کار در گفتگو با مریم فومنی

مهرانگیز کار با بیان اینکه هیچ‌وقت باور نمی‌کرد که حکومت بتواند به‌ اجبار حجاب بر سر زنان کند، می‌گوید که جمهوری اسلامی به کمک فضایی که جنگ ایران و عراق در کشور ایجاد کرده بود، حجاب اجباری را به زنان تحمیل کرد و در شرایط جنگی و روزهایی که دائماً پیکر سربازان را از جبهه‌ها می‌آوردند، اصلاً ممکن نبود که زن‌ها بتوانند برای حق از دست‌رفته‌ای مثل حق انتخاب پوشش مبارزاتی را سازمان‌دهی کنند.

زنان ایرانیِ معترض به حجاب اجباری، در نمایشگاه «بدون مرز: ساختن جهانی‌ فمینیستی با تصویر»

مریم فومنی

۴۴ سال پس از تظاهرات زنان ایرانی علیه اجباریشدن حجاب، تصاویری که سوفی کی‌یر (Sophie Keir)، عکاس و روزنامه‌نگار کانادایی، از این رویداد ثبت کرده برای نخستین بار به نمایش گذاشته شده است. ۲۷ عکسی که در نمایشگاهِ «بدون مرز: ساختن جهانی‌ فمینیستی با تصویر» در برلین در معرض دید عموم گذاشته‌ شده‌اند، بخشی از مجموعه‌ی بیش از دوهزار عکسی است که سوفی‌ کی‌یر از تظاهرات شش روزه‌ی ۱۷ تا ۲۱ اسفند ۱۳۵۷ ثبت کرده است.

زنانی که می‌خواهند به حجاب گره نخورند

مریم فومنی

حجاب برای زنانی که اغلب از کودکی چادر و روسری به سر کرده‌اند، نه تنها نوعی پوشش بلکه یکی از مهم‌ترین بخش‌های هویتشان است. حتی اگر خودشان، این هویت را به رسمیت نشناسند، دیگران از دوست و همکلاسی و همسایه تا خانواده و حکومت آنها را با این هویت تعریف می‌کنند و به‌راحتی زیر بار تغییرش نمی‌روند.

اولین مواجهه با حجاب: از بهت و پذیرش تا درد و عادت

مریم فومنی

از چهارده زنِ ۲۶ تا ۷۸ساله‌ای که با آنها مصاحبه کردم، دو نفرشان چادری هستند؛ یک نفر دیگر قبلاً چادر به سر می‌کرده است و حالا با حفظ اعتقاد به حجاب، فقط روسری به سر می‌کند؛ شش نفر از آنها قبلاً چادری بوده‌اند اما اکنون حجاب ندارند؛ یک نفر از این پنج نفر هنوز در برخی جمع‌های خانوادگی روسری به سر می‌کند؛ پنج نفر دیگر نیز که از خانواده‌های سکولار آمده‌اند، چالش‌هایشان با حجاب از زمان ورود به جامعه شروع شده است. یکی از این پنج‌ نفر در دوره‌ی کوتاهی حجاب بر سر می‌کرد.