... میتوانی او را محاکمه کنی. هر چند وقت یکبار به اعدام محکومش کن ... شازده کوچولو جواب داد: «دوست ندارم کسی را به اعدام محکوم کنم.»
در سالهای دور و در روزگاری که در روستاهای افغانستان از میان همهی فراوردههای صنعتی جهان فقط ماشین و رادیو و ساعت و ضبط صوت وجود داشت، اهالی روستا علاقهی وصفناپذیری به فراوردههای جاپان (ژاپن) داشتند. ماشینها همه روسی بودند اما اجناس دیگری مانند رادیو، ساعت و ضبط صوت به باور روستائیان دو نوع بودند: یا اصل یعنی ساختهی جاپان بودند یا بدلی و تقلبی بودند.
مقایسه با تخلیهی سایگون نمیتواند سرعت و ابعاد سقوط افغانستان و ضربهای را که به مردم آمریکا وارد کرد توضیح دهد. با وجود این، تاریخِ پس از جنگ ویتنام میتواند نشان دهد که چگونه مسئلهی پناهجویان افغان فرصتی به ایالات متحده میدهد تا خود را از این مخصمه نجات دهد، و چگونه، بهرغم خصومتهای پایدار، روابط دیپلماتیک میتواند عادی شود.
در سال 2015، آناند گیریداراداس یکی از اعضای مؤسسهی اَسپن بود، مؤسسهای که گفتوگوهایی به سبک و سیاق تدتاک را میان «رهبران فکریِ» ثروتمند برگزار میکند: بحثهایی ظاهراً غیرسیاسی و اغلب نامتعارف که هیچ وقت بیش از حد جدلی نیست. گیریداراداس در سخنرانی آن سال خود، قواعد مرسوم را زیر پا گذاشت و مخاطبینش را محکوم کرد که با کمکهای انساندوستانهی خود به همان مشکلات اجتماعیای تداوم میبخشند که به گمان خود در حال رفع آن هستند.