اگر شیوع کووید-19 در سال 2021 ادامه یابد و جانِ میلیونها نفر را بگیرد، یا اگر بیماری عالمگیرِ مرگبارتری در سال 2030 بشر را مبتلا کند، نه نوعی بلای طبیعیِ مهارنشدنی خواهد بود و نه عذابی الهی. چنین چیزی نتیجهی قصور بشر و ــ به بیان دقیقتر ــ معلول کوتاهیِ سیاستمداران خواهد بود.
در آذربایجان، مفهوم گذار و وضعیت عادی مکرراً تغییر کرده است. از زمان سقوط شوروی «گذار به وضعیت عادی» به یک هنجار مبدل شده است. با وجود آن که هیچگاه بحثی عمومی دربارهی تعریف وضعیت عادی در جامعه در نگرفته است اما هر «دورهی گذار» مشحون از امید به این بوده است که به زودی به «زندگی عادی»ای که میخواستیم دست خواهیم یافت.
از زمستان ۱۳۹۸ که جهان دچار ویروس کرونا شده، و هنوز نمیدانیم چه زمانی از آن خلاص خواهد شد، بحثهای زیادی دربارهی پیامدهای اجتماعی، اقتصادی سیاسی و فرهنگی این بیماری مطرح شده است. این گفتگوها به بررسی پیامدهای کرونا برای جهان ما، و برای ایران پرداخته است.
در سال 1952، همهگیری فلج اطفال به ابداع روشهای تازهی مراقبتهای ویژه و اختراع دستگاه تنفس مصنوعی جدید انجامید. این بیماری، بیشتر کودکان زیر پنج سال را مبتلا میکند. در مناطق با آب و هوای معتدل، این بیماری در ماههای گرم سال عارض میشود و به همین دلیل در طول تاریخ طولانی ابتلای آدمها به آن، یکی از نامهایش «بلای تابستانی» بوده است.
تاریخچهی ایدز و مواجهه با آن تنها به مراقبتهای پزشکی خلاصه نمیشود بلکه محرومیتهای اجتماعی و مبارزات سیاسی را نیز دربرمیگیرد. همچون بسیاری از دیگر بیماریهای همهگیر، الگوهای تبعیضآمیز و نابرابری بر این بیماری هم تأثیرگذار بوده است و شیوع ابتدایی آن در میان گروههای حاشیهنشین به همجنسگراهراسی، نژادپرستی و بیاعتنایی به معتادان به مواد مخدر انجامیده است.
آلبر کامو زمانی رمان را به عنوان عرصهای تعریف کرده بود که در آنجا انسان با انسانهای دیگر تنها میماند. رمان طاعونی عرصهای است که در آن همهی انسانها همهی انسانهای دیگر را تنها میگذارند.