در این دوران بحرانی با دو انتخاب فوقالعاده مهم مواجهایم. اولی بین نظارت تمامیتخواهانه و توانمندسازی شهروندان است. دومی بین انزوای ملیگرایانه و همبستگی جهانی است.
در بحرانیترین شرایط در ماههای اخیر پرسشی مدام تکرار میشد: چرا کاری از دستمان برنمیآید؟ وقتی این سؤال را میپرسیم دلمان میخواهد در مبارزهای صریح، و مهمتر از همه نتیجهبخش حاضر باشیم و از قید حکومتی که با تمام وجود میخواهد به بندمان بکشد رها شویم اما نمیتوانیم.
یادآوری این نکته ارزشمند است که رویداد اصلی و مهم در روایت توسیدید از جنگ پلوپونزی (یک از متنهای اصلی در سنت رئالیستی) طاعونی است که در ۴۳۰ پیش از میلاد در آتن رخ داد و بیش از سه سال طول کشید. مورخان بر این باورند که احتمالاً یک سوم جمعیت آتن ــ که رهبران برجستهای مثل پریکلس را هم دربرمیگیرد ــ بر اثر شیوع طاعون کشته شدند و اثرات آشکارا منفی بر ظرفیت بلندمدت آتن در اِعمال قدرت گذاشته است. آیا ممکن است رئالیسم دربارهی موقعیت فعلی ما حرفی برای گفتن داشته باشد؟
وویچِیخ اسمارزوفسکی، که با فیلم قبلی خود «نفرت» (۲۰۱۶) به شهرتی چشمگیر در لهستان دست یافته بود، این بار فساد کلیسای کاتولیک را دستمایهی آفرینش اثری کرده که خشم برخی از سیاستمداران محافظهکار حاکم بر لهستان را برانگیخته است. برای مثال، یاروسلاو سِلین، معاون وزیر فرهنگ لهستان، اسمارزوفسکی را به ترویج «کلیشههای منفی و برخورد نامنصفانه با کلیسا» متهم کرده است. مهمترین برنامهی خبریِ تلویزیون دولتی لهستان هم این فیلم را «حملهی بیرحمانه و نادرستِ دیگری به کلیسای کاتولیک» خوانده است. پاوِل سولوخ، رئیس ادارهی امنیت ملی، نیز در گفتگویی رادیویی، این فیلم را «پروپاگاندا» خوانده و با فیلمهای ضدیهودی در آلمان نازی مقایسه کرده است!
سیاست هویتمحور ــ ملی و شخصی ــ ما را در چند سال گذشته به مسیرهایی کشانده است که انتظارش را نداشتهایم. صبح یکشنبهای در اواسط اکتبر، این سیاست من را در مسیری یک مایلی در شهری در سواحل جنوبی انگلیس، به یک مرکز اجتماعات کشاند تا رأی خود به نامزدهای انتخابات پارلمانی لهستان در ورشو را به صندوق بیندازم. اروپایی بودن چه معنایی دارد و دیگر اینکه بخشی از یک ملت بودن چه معنایی دارد، هر قدر هم مردم آن ملت چندپاره شده باشند.
شکی نیست که تغییر اقلیم مسئلهای علمی است و بسیار مهم است که به شکلی علمی به آن پرداخته شود؛ اما تغییر اقلیم مسئلهای سیاسی نیز هست ــ و باید از منظر سیاست نیز به آن پرداخت.