تب‌های اولیه

پرتگاهِ اجاره‌نشینی

مزدک شهسواری

چند روز پیش در خیابانی در تهران چشم‌ام خورد به پلاکاردی که در آن شهرداری از مالکانی تشکر کرده بود که در زمان همه‌گیریِ ویروس کرونا از مستأجران اجارهبها نمی‌گیرند. احتمالاً این اولین‌بار است که در فضاهای عمومی، مالک و مستأجر مورد خطابِ نهادهای رسمی قرار می‌گیرند. نظارت و دخالت دولت در بازار مسکن در این چند دهه به همین توصیه‌ها و خط و نشان‌های بی‌ضمانت ختم شده است.

وقتی از اعتماد اجتماعی حرف می‌زنیم

مزدک شهسواری

در روزگار کرونا مردم در ایران دو دسته شده‌اند، کسانی که تشویق و گاه التماس می‌کنند که در خانه بمانیم و زنجیرهی انتقال ویروس را بشکنیم و کسانی که بی‌توجه به توصیه‌ها و خواهش‌ها همچنان به زندگی عادی ادامه می‌دهند، رفت و آمد می‌کنند، سفر می‌روند و خطر را چندان جدی نگرفته‌اند. این دودستگی را حتی در خانه‌ها هم می‌توان دید. حکومت منع رفت و آمد را اجباری نکرده و بار مسئولیت را به دوش جامعه انداخته است. جامعه‌ای که به خود و به حکومت بی‌اعتمادتر از همیشه است.

حراج تهران؛ نمایشِ نابرابری

مزدک شهسواری

حدود یک هفته پس از آن‌که هواپیمای اوکراینی را با موشک زدند، رضا کیانیان چکش به دست روی سکویی در تالار هتل پارسیان آزادی در تهران ایستاده بود و بالاترین قیمت پیشنهادی برای خرید تابلوها را با صدای بلند اعلام می‌کرد: ۳.۲ میلیارد تومان برای نقاشی «قوس آبی نیلگون» از حسین زنده‌رودی، ۱.۹ میلیارد تومان برای تابلوی «طبیعت بی‌جان» از منوچهر یکتایی، ۱.۶ میلیارد تومان برای «خوابم یا بیدارم» از فرهاد مشیری و ...

نابرابری آموزشی آینده‌ی بچه‌هایمان را می‌بلعد‌‎

مزدک شهسواری

بچه‌هایمان باید در کدام مدرسه درس بخوانند؟ مدرسه‌ی دولتی با کیفیت پایین خدمات یا مدرسهی غیردولتی با شهریه‌های هنگفت؟ هرچه می‌گذرد بی‌عدالتی آموزشی که از سه دههی پیش آغاز شده، شدیدتر می‌شود. درحالی که قرار بود آموزش برای همه‌ی بچه‌های ایران رایگان باشد، همان‌گونه که در اصل سی‌ام قانون اساسی آمده است.