تب‌های اولیه

تناقض‌های نوستالژی

کنی والدن

این که به نظرِ ما ارزش اصلیِ زمان گذشته، «سادگی» است نشان می‌دهد که نوستالژی به دنبال برآورده کردن چه نیازی است. می‌خواهم بگویم آنچه واقعاً در خیال‌پردازی‌های پرحسرتمان به دنبالش هستیم سکون گذشته است.

گذشته را باید جبران کرد یا بر آن حسرت آورد؟

آرنون گرونبرگ

اینکه گذشته را مایه‌ی شرم و عذاب وجدان بدانیم یا مایه‌ی تسلی و حسرت، همیشه به استنباط‌ ما از گذشته و عزم و اراده‌ی ما در این کار بستگی دارد، لااقل به این علت که آنچه امروز هویت گروهی خوانده می‌شود در اصل چیزی نیست جز مجموعه‌ای از استنباط‌ها از گذشته، همراه با مقداری مناسک و آداب و رسوم و داستان‌.

تلخ و شیرین نوستالژی

الیزابت اِسوُبودا

همان‌طور که پروست به خوبی دریافته بود، هر مرجع حس نوستالژیک ــ خواه بو باشد و خواه بخشی از یک آهنگ ــ جهانی را در درون ما زنده می‌کند که سرشار از جزئیات فراوان است. این تکه‌ی کوچک نماینده‌ی کلیت جهانی از دست رفته است: شخصیت‌های ساکن آن، باورهایی رایج و احساسات غالب در آن.

یاد خوش روزگار تلخ رفته

فرناز سیفی

شما هم از آغاز همه‌گیری «کووید-۱۹» مدام یاد گذشته‌ها می‌افتید؟ روزگار رفته و آدم‌های جامانده در گذشته و تصاویری از سال‌ها قبل که شاید اصلاً پاک فراموش کرده بودید؟ برای شما هم پیش آمد که آدمی از گذشته‌ها که دیگر مدت‌ها است در زندگی‌تان نیست، ناگهان دوباره سروکله‌اش پیدا شود و بعد سال‌ها جویای احوال‌تان شود؟

رؤیای بازگشت به گذشته

محمد حیدری

گاه فکر می‌کنم که سرنوشت ملت‌ها و آدمها چقدر شبیه هم است. یا در آرزوی آینده‌اند و یا در حسرت گذشته! جوانی ۱۹ ساله بودم که در شهری دور دانشجو شدم. اولین روزی که در محوطه‌ی بزرگ دانشگاه تنها ماندم، خوب به یادم هست. بعد از چند روز که با پدر و برادرم در شهر جدید سپری کردیم، بالاخره روز آخر رسیده بود. از صبح تا ظهر گپ زدیم و بعد از ظهر بود که پدر و برادرم را در آغوش کشیدم، خداحافظی کردیم، و رفتند.

آینده برای ما چاهی بزرگ است

رضا پیامی

چند روز بعد از ساقط شدن هواپیمای اوکراینی و کشته شدن ۱۷۶ مسافر و خدمه‌اش، توی ماشین بودیم و داشتیم از جلوی صف نامنظم پلیس ضدشورش، اسلحه‌هایی که برای به رخ کشیدن توی دستشان گرفته بودند، و ماشین‌های سیاهشان می‌گذشتیم. روی چهره‌هایشان دقیق شده بودیم که یکی از بچه‌ها گفت «تجمعی که نیست، اینا چرا هنوز هستند؟» یکی دیگر جوابش را داد که: «برای همین، برای اینکه بگن ما هستیم، چه شما باشید چه نباشید. آینده از آن ماست.»

مهاجرت، تبعید و غربت

علی معموری

بسیاری پس از مهاجرت هم‌چنان تعلقِ خاطر نسبت به جایی به نام وطن داشته و آرزوی بازگشت به آن را دارند. این مکان در خاطرات افراد انعکاس گذشته‌ی طلایی و شیرینی‌ است که پیش از دوره‌ی مهاجرت وجود داشت. ذهن افراد غالباً با گزینش لحظات شیرینِ گذشته و حذف وقایع ناگوار، تلفیقی ناهمخوان با واقعیات تاریخی ارائه داده و سپس در حسرت آن وضعیت می‌نشیند. احساس حسرت بسیاری را به اندیشه‌ی بازگشت به وطن می‌اندازد. اما این افراد به‌ندرت آن‌چه را در تخیل خود از وطن دارند در واقعیت هم می‌یابند.

مردم دل‌مشغولِ گذشته‌اند

اکونومیست

سیاستمداران همیشه از گذشته سوءاستفاده کرده‌اند. اما اکنون نوستالژی هم در کشورهای ثروتمند و هم در اقتصادهای نوظهور رواج یافته است. راست و چپ، دموکراسی‌ها و دیکتاتوری‌ها، همگی دارند از شکوه و جلال دوران گذشته یاد می‌کنند.