تب‌های اولیه

در جستجوی انسان درستکار

گری سول مورسون

از زمانی که کتاب زندگی و سرنوشتِ واسیلی گروسمن پس از مرگ او در سال ۱۹۸۰ برای نخستین بار انتشار یافت، این کتاب را به عنوان یکی از مهمترین کتاب‌های دوران ما ستوده‌اند. لئون آرون آن را «بزرگترین رمان روسی قرن بیستم» خوانده است. به گفته‌ی لیندا گرانت در گاردین این تا کنون تنها کتابی بوده که جهان‌بینی او را متحول کرده است: «سه هفته طول کشید تا آن را خواندم و سه هفته‌ی دیگر در نقاهت آن تجربه بودم، و در آن مدت تنفس هم برایم مشکل بود.»

واسیلی گروسمن، خاری در چشم استالین

ویکتور سِبَستیَن

واسیلی گروسمنِ نویسنده، همدل با حزب کمونیست، نخستین گزارشگری بود که به توصیف اردوگاه‌های مرگ نازی‌ها پرداخت اما به تدریج به مخالف حکومت تبدیل شد، کاگب تمام دست‌نوشته‌های او را ضبط کرد و میخائیل سوسلوف «کاردینال و عالیجنابِ خاکستریِ» کرملین که ۳۰ سال نظریه‌پرداز حزب کمونیست شوروی بود به او گفت اهمیتی ندارد که چه چیز درست یا نادرست است، «نویسنده‌ی اهل شورویِ ما باید آن چیزی را تولید کند که برای جامعه ضروری است».

اوکراین هرگز نمی‌میرد! ــ مروری بر تاریخچه‌ی قحطی بزرگ اوکراین و پیامدهایش

هرمز دیّار

در نخستین ساعات نهم نوامبر ۱۹۳۲ نادیا، همسر استالین، با تپانچه‌ای کوچک به زندگی خود پایان داد. در گواهی فوت او، علت مرگ، آپاندیسیتِ حاد قید شد. همه اما می‌دانستند که علت خودکشیِ نادیا، اعتراض به سیاست‌های غلط استالین است و فریادی بلند علیه قحطیِ گسترده در کشور.

واسیلی گروسمن، راویِ صادق نسل‌کشی در اوکراین

عرفان ثابتی

«وظیفه‌ی نویسنده این است که حقیقتِ هولناک را بیان کند، و مسئولیتِ مدنیِ خواننده آن است که این حقیقت را بیاموزد. روگرداندن، چشم فروبستن و نادیده گرفتن، چیزی نیست جز اهانت به خاطره‌ی جان‌باختگان.» (واسیلی گروسمن، جهنم تِرِبلینکا، ۱۹۴۴).