آدمی که برای ما قابل درک شد، قابل توجیه نیز خواهد بود؛ و اگر خطایی را متوجه او بدانیم، خطاپوشی نیز در پی فهم او از راه خواهد رسید. همین دوگانه را در فیلم «دو پاپ» جستوجو میکنیم تا به دوگانهای بزرگتر در تفاوت بین نوع نگاه به راهنمایان دینی برسیم: در ایران بعد از انقلاب به آنها چگونه نگاه میشود و در جهان معاصر، چگونه؟
علت اصلیِ کژکاریِ آیین کاتولیک عبارت است از زنستیزیِ الهیاتی، سرکوب جنسی، و روحانیتمحوری و مخفیکاری همراه با آن که هم علت اساسی و هم عامل مستمرِ فاجعهی کنونیِ کلیسای کاتولیک است. اما وقتی تشکیلات سازمانی کلیسا از بین برود چه چیزی از ارتباط با مسیح باقی میماند؟ این پرسشی است که سالها قبل پیش از آن که از منصب کشیشی استعفا دهم از خودم پرسیدم.
تابستان امسال، در جریان جام جهانی، با برخی از دوستان برای تماشای یکی از مسابقههای فوتبال به خانهی جیانی واتیمو، فیلسوف ایتالیایی و عضو سابق پارلمان اروپا، در تورین رفتیم. به محض این که تیممان عقب افتاد واتیمو گفت: «راستی یادم رفت بگویم که پاپ دیروز به من زنگ زد.»
پاپ فرانسیس، رهبر کاتولیکهای جهان، در آوریل 2017، در برنامهی «تِد» سخنرانی کرد. او طی نطقش بر اهمیت همبستگی انسانها، عطوفت در برخورد با یکدیگر، و امیدواری به آینده تأکید میکند، و میگوید که آیندهی بشریت را باید با توجه به این ارزشهای اساسی ساخت، به گونهای که همهی ما انسانها را در بر بگیرد. سؤال این است که آیا امروز از رهبران دینی جهان اسلام صدای مشابهی شنیده میشود؟
وقتی از وجود یا عدم خدا حرف میزنیم، از چه سخن میگوییم؟ آیا پرداختن به این مسئله به غفلت از مسائل اساسیتر نمیانجامد؟ وجوه اشتراک و اختلاف میان خداباوران و خداناباوران چیست؟